هشدار اسماعیل بقائی به اروپا / بازگرداندن اسنپ‌بک غیرقانونی است! | اقتصاد فارسی

هشدار اسماعیل بقائی به اروپا / بازگرداندن اسنپ‌بک غیرقانونی است! | اقتصاد فارسی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

سرخط اخبار اقتصادی

امروز : دوشنبه, ۳ شهریور , ۱۴۰۴  .::.   برابر با : Monday, 25 August , 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 167 خبر
هشدار اسماعیل بقائی به اروپا / بازگرداندن اسنپ‌بک غیرقانونی است!

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تسنیم، اسماعیل بقائی در مصاحبه با روزنامه زوددویچه تسایتونگ آلمان، تهدید کشورهای اروپایی به بازگرداندن اسنپ‌بک را غیرقانونی و زیان‌بار خواند. 

وی تأکید کرد که ایران آماده ادامه مذاکرات با اروپایی‌هاست، اما اعتمادسازی باید دوطرفه باشد. بقائی همچنین از مواضع صدر اعظم آلمان در قبال حملات اسرائیل به ایران انتقاد کرد و آن را توهین‌آمیز دانست.

متن کامل مصاحبه روزنامه زوددویچه تسایتونگ آلمان با سخنگوی وزارت امور خارجه که در ۲۷ مرداد ماه انجام شده، به شرح زیر است:

خبرنگار: به نظر شما در دو هفته آینده چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ آیا مذاکرات بیشتری با اروپایی‌ها صورت می‌گیرد یا احتمال وقوع سناریوی اسنپ‌بک بیشتر است؟ 

بقائی: مسلما ما اسنپ‌بک را قانونی و منطقی نمی‌دانیم. چون بعد از گذشت ده سال از عمر برجام، آن قطعنامه [۲۲۳۱] باید منقضی شود. این موضع ماست. از نظر ما هیچ دلیلی وجود ندارد که برنامه هسته‌ای ایران همچنان در دستورکار شورای امنیت سازمان ملل باقی بماند. برنامه هسته‌ای ما همواره صلح‌آمیز بوده و خواهد بود، اگرچه با حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات ما، آسیب جدی دیده است. گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأیید می‌کند که برنامه هسته‌ای ایران هیچ انحرافی از مقاصد صلح‌آمیز وجود ندارد. اگر اینچنین است، چرا ایران باید همچنان در دستور کار شورای امنیت باقی بماند؟ بنابراین، در اکتبر، قطعنامه ۲۲۳۱ باید منقضی شود. اما کشورهای اروپایی‌ عضو برجام تهدید می‌کنند که دوباره قطعنامه‌های تحریمی را بازگردانند. این یعنی بازگشت به قبل از ۲۰۰۶ و این بازگشت برای ایرانی‌ها به این معناست که شما مسیر نادرستی رفته‌اید، چون ما طی این سال‌ها تلاش زیادی کردیم تا با اروپایی‌ها مذاکره کنیم و برجام را به نتیجه برسانیم، با این هدف که نگرانی‌ها درباره ماهیت برنامه هسته‌ای ما رفع شود و در مقابل، تحریم‌ها برداشته شود. حالا کشورهای اروپایی‌ عضو برجام به ما می‌گویند همه کارهایی که طی ۱۰ سال گذشته انجام دادید بی‌اعتبار است. در حالی که ما نهایت تلاش‌مان را کردیم که تعهدا‌تمان در برجام را اجرا کنیم. هرچند که در ۲۰۱۹ مجبور شدیم تعهداتمان را کاهش دهیم. چراکه بعد از یک سال انتظار برای اینکه اروپایی‌ها خروج آمریکا را جبران کنند، ناچار شدیم تعهدات خود را با حقوقمان در برجام متعادل کنیم. وقتی دولت ترامپ از برجام خارج شد، اروپایی‌ها به ایران آمدند و گفتند: لطفاً تلافی نکنید، منتظر ما باشید، ما جبران می‌کنیم. اما آنها ناکام ماندند و ما مجبور شدیم اقدام متناسب انجام دهیم، چون نمی‌توان انتظار داشت کشوری عضو یک توافق باشد و فقط ملزم به اجرای تعهدات باشد، بدون این که از حقوقش بهره‌مند شود. این همان اتفاقی بود که در مورد برجام رخ داد و ما مجبور شدیم شیوه اجرای تعهدات‌مان را بازنگری کنیم. ضمن این که این اقدام بر اساس متن و روح برجام بود که به هر طرفِ متضرر در اثر نقض تعهدات طرف دیگر اجازه می‌دهد اجرای تعهداتش را به طور جزئی یا کلی متوقف کند. حالا بعد از ۱۰ سال، کشورهای اروپایی‌ عضو برجام تهدید می‌کنند که همه قطعنامه‌های شورای امنیت را باز خواهند گرداند. من فکر می‌کنم این گام بسیار زیان‌بار خواهد بود. این باعث می‌شود اروپایی‌ها از هر روند مذاکره‌ای کنار گذاشته شوند. در حالی که اروپایی‌ها از زمان خاویر سولانا، سپس خانم اشتون، بعد موگرینی و حالا جوزف بورل، نقش سازنده‌ای را به عنوان پل ارتباطی میان ایران و آمریکا ایفا کردند. به همین دلیل توانستیم در سال ۲۰۱۵ به برجام برسیم. این فقط دستاورد ایران نبود، بلکه دستاورد آنها نیز بود. البته ما از واکنش اروپایی‌ها نسبت به حملات اسرائیل و آمریکا به ایران ناراضی هستیم و انتظار داشتیم آن حملات را محکوم کنند، چون اقدامی غیرقابل توجیه و تجاوزکارانه علیه حاکمیت و تمامیت ارضی ایران بود. از آن گذشته، ضربه‌ای به NPT و نقض آشکار قطعنامه ۲۲۳۱ بود؛ قطعنامه‌ای که مؤید برجام است و در برجام بر حق ایران در استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای تصریح گردیده است. بنابراین من فکر می‌کنم اگر اروپایی‌ها می‌خواهند به‌عنوان یک شریک مذاکراتی معتبر و مرتبط ظاهر شوند، باید در رفتارشان تجدید نظر کنند.

خبرنگار: متوجهم اما همان‌طور که اشاره کردید، برجام تا ماه اکتبر همچنان برقرار است. بنابراین در حال حاضر اروپایی‌ها بر این باورند که هنوز این «کارت» را در دست دارند و برای بازی با این کارت، از طرف ایرانی درخواست اقداماتی در جهت اعتمادسازی می‌کنند. فکر می‌کنید این مسئله می‌تواند ظرف دو هفته آینده حل شود؟ یا به‌ سمت تمدید ضرب‌الاجل خواهیم رفت؟ انتظار شما چیست؟

بقائی: شما درباره اعتمادسازی صحبت می‌کنید. اعتمادسازی نیازمند اقدام دوطرفه است. نمی‌توان اعتماد را یک‌طرفه ساخت. اعتماد ایران به‌شدت آسیب دیده است. ما در میانه مذاکرات با آمریکایی‌ها بودیم که اسرائیل به ایران حمله کرد. پس این ایران است که حق دارد از طرف‌های دیگر بخواهد قابل‌اعتماد بودن خود را به اثبات برسانند، و اروپایی‌ها می‌توانند در این روند نقش مهمی ایفا کنند. ما بعد از آغاز این جنگ دیگر با آمریکایی‌ها در تماس نیستیم، اما با اروپایی‌ها حتی در اوج جنگ در تماس بودیم. جناب آقای دکتر عراقچی به ژنو رفت و با سه کشور اروپایی عضو برجام و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار کرد. دو هفته پیش در استانبول دیدار داشتیم و گفتیم که آماده ادامه مذاکرات هستیم. این آمادگی همچنان وجود دارد. ما آماده‌ گفت‌وگو با اروپایی‌ها به منظور رسیدن به بهترین راه‌حل هستیم، اما فکر نمی‌کنیم تهدید به اسنپ‌بک، به‌مثابه یک شمشیر، مفید یا سازنده باشد.

خبرنگار: اما اروپایی‌ها آشکارا پیشنهاد تمدید ضرب‌الاجل را مطرح می‌کنند. فکر می‌کنید این سناریو عملی باشد؟

بقائی: ایران در این موضوع تصمیم‌گیرنده نیست بلکه سطح شورای امنیت باید تصمیم بگیرد. این کار نیازمند تأیید یا دست‌کم نبود مخالفت پنج عضو دائم شورای امنیت است. از آنجا که ایران عضو شورای امنیت نیست، بنابراین اگر آنها بخواهند چنین کاری انجام دهند، تصمیم با خودشان است. اما از دیدگاه ایران، هیچ‌یک از دو حالت (تمدید یا پس‌گشت) قانونی، منطقی و اخلاقی نیست. هیچ دلیلی وجود ندارد که برنامه هسته‌ای ایران تحت نظارت شورای امنیت باقی بماند، به‌ویژه این که ما در شرایط عادی گفتگو نمی‌کنیم. اگر مثلاً در ۱۲ ژوئن گفتگو می‌کردیم، شرایط متفاوت بود. اما حالا برنامه هسته‌ای ما مورد حمله غیرقانونی اسرائیل و آمریکا قرار گرفته است. بنابراین برای ما، موضعی که سه کشور اروپایی‌عضو برجام اتخاذ کرده‌اند، واقعاً گیج‌کننده است. با این وجود فکر می‌کنم این گفت‌وگوها دست‌کم به درک متقابل مواضع یکدیگر کمک کرده است. ولی همان‌طور که گفتم، ما اعلام کرده‌ایم که برای این کار آماده‌ایم. البته من مسئول این موضوع نیستم. طبیعتاً معاون سیاسی وزیر امور خارجه، جناب آقای دکتر تخت روانچی مسئول این کار است. بنابراین من باید از او بپرسم که آیا درباره تاریخ و محل نشست تصمیمی گرفته‌اند یا نه. اما به نظرم این امکان وجود داشته است.

خبرنگار: آیا شما اختیار دارید خطر بازگشت تحریم‌هایی که در ۲۰۱۵ برداشته شد را بپذیرید و بار اقتصادی بیشتری بر مردم ایران تحمیل کنید؟ 

بقائی: بدیهی است که هیچ کشوری، هیچ دولت یا انسان شریفی فشار و تحریم را نمی‌پذیرد، اما این انتخاب ما نیست. دیگران این قطعنامه‌ها و تحریم‌ها را علیه ایران تحمیل کرده‌اند. این غیرمنصفانه، غیرقانونی و ناعادلانه است. آنها از موضوع هسته‌ای به‌عنوان بهانه‌ای برای اعمال فشار استفاده کرده‌اند. ببینید اسرائیل چه کرد: فرماندهان نظامی ما را ترور کرد، استادان دانشگاه ما را ترور کرد، افراد عادی _ بیش از هزار نفر _ را به شهادت رساند. پس مسئله هسته‌ای فقط بهانه بوده است. از ۱۹۸۴ اسرائیلی‌ها می‌گویند ایران در حال ساخت سلاح هسته‌ای است. اگر به رسانه‌هایشان نگاه کنید، در همان سال گفتند ایران با کمک آلمانی‌ها سلاح خواهد ساخت. در این چهار دهه چنین چیزی رخ نداده، اما همچنان جهان را با سلاح هسته‌ای خیالی ایران می‌ترسانند. ما از فشار و تحریم بیشتر استقبال نمی‌کنیم اما تسلیم خواسته‌های غیرقانونی آنها نخواهیم شد.

خبرنگار: با توجه به اینکه اروپایی‌ها توانستند آمریکایی‌ها را از موضع «غنی‌سازی صفر درصد» منصرف کنند، آیا شما مایلید دوباره به سطحی مثل ۴ درصد غنی‌سازی بازگردید؟ آیا چنین توافقی برای شما ارزش مذاکره دارد؟

بقائی: این همان نکته‌ای است که ما را از مواضع کشورهای اروپایی عضو برجام خشمگین کرده است. آمریکایی‌ها از برجام خارج شدند، پس دیگر به تعهدات آن پایبند نیستند. آنها غنی‌سازی صفر درصد را مطرح کردند، در حالی که در دور نخست مذاکرات، ۳٫۶۷ درصد را پذیرفته بودند. آنها مرتباً دروازه را جابه‌جا می‌کردند. اما اروپایی‌ها می‌دانستند که برجام به ایران حق غنی‌سازی داده است. البته ما نیازی به تأیید کسی نداریم، چون این حق در ماده ۴ ان‌پی‌تی برای همه کشورها به رسمیت شناخته شده است. برجام نیز این حق را تثبیت کرده و سقف ۳٫۶۷ درصد را مقرر داشته است و این می‌توانست مبنای خوبی برای توافق باشد. اما متأسفانه آمریکایی‌ها درست دو روز پیش از دور ششم مذاکرات به ایران حمله کردند؛ آن هم در زمانی که مذاکرات بسیار امیدبخش بود، چون آنها پیشنهاد خود را ارائه داده بودند و ما هم بسته پیشنهادی خود را آماده کرده بودیم و قرار بود در ۱۵ ژوئن آن را ارائه کنیم. پس بله، اروپایی‌ها می‌توانند نقش مهمی در رسیدن به توافق ایفا کنند، اما در حال حاضر آنها بیشتر بر تهدید ایران با اسنپ‌بک متمرکز شده‌اند، به‌جای اینکه خلاق و سازنده باشند و برای حل مسئله کمک کنند.

خبرنگار: به نظرم این احساس وجود دارد که ایران تضعیف شده و غربی‌ها فکر می‌کنند در موقعیت قدرتمندی در مذاکرات هستند و می‌توانند نقش «طرف سختگیر» را بازی کنند. نظر شما چیست؟

بقائی: این یک توهم است. آنها همین اشتباه را حدود چهار سال پیش هم مرتکب شدند. در دوران دولت بایدن، ما واقعاً تقریباً همه چیز را نهایی کرده بودیم. خود من عضو تیم مذاکره‌کننده بودم و می‌توانم بگویم ۹۹ درصد متن آماده شده بود. اما سپس ناآرامی‌های داخلی در ایران رخ داد و برخی کشورهای اروپایی فکر کردند: حالا که ایران مشکل داخلی دارد، می‌توانیم فشار بیشتری بیاوریم. اما ثابت شد که اشتباه می‌کردند. بنابراین بار دیگر برداشت آنها از ایران غلط است. اگر فکر می‌کنند می‌توانند با فشار، ایران را وادار به تسلیم کنند، اشتباه می‌کنند. این یک محاسبه غلط است. ایران تحت هیچ شرایطی از مطالبات قانونی و مشروع خود چشم‌پوشی نخواهد کرد.

خبرنگار: فکر می‌کنید دوباره به این زودی‌ها با دولت آمریکا گفت‌وگو خواهید کرد؟

بقائی: ما از گفت‌وگو با هیچ طرفی واهمه نداریم. اما نکته اینجاست که ما در میانه یک فرآیند دیپلماتیک مورد حمله قرار گرفتیم و این برای ما بسیار پرهزینه بود. پس چه تضمینی هست که این بار هم همین اتفاق نیفتد؟ اساسا، فرآیند دیپلماتیک و مذاکره باید برای حل یک مسئله و یافتن راه‌حل برای یک مشکل باشد. اما ظاهراً آمریکایی‌ها از این فرآیند دیپلماتیک سوءاستفاده کردند تا خود را برای جنگ آماده کنند و این به‌شدت به حداقل اعتماد موجود ضربه زد. می‌توانم بگویم هیچ اعتمادی میان ایران و آمریکا وجود ندارد. البته طبیعی است که ما از ابتدا هیچ دلیلی برای اعتماد به ایالات متحده نداشتیم. اما به هر حال، وقتی به‌عنوان نمایندگان دولت‌های مستقل پشت میز مذاکره می‌نشینیم، باید یک مبنای حداقلی وجود داشته باشد تا بتوانیم صحبت کنیم. درست مثل همین گفت‌وگوی ما؛ ما همدیگر را نمی‌شناسیم، اما از همان برخورد نخست، هر دو می‌دانیم باید یک سری قواعد رفتاری را رعایت کنیم تا بتوانیم با هم صحبت کنیم. شما سؤال می‌کنید و من محترمانه پاسخ می‌دهم. اما آن «مبنای حداقلی» میان ایران و آمریکا آسیب دید. چون واقعاً توضیح و توجیه برای افکار عمومی ما سخت است که چگونه می‌توانیم دوباره با آنها صحبت کنیم، در حالی که مردم ما، نسبت به آنچه اتفاق افتاده است، ما را مسئول و پاسخگو می‌دانند و همان‌طور که شما هم در خیابان‌ها با مردم صحبت کرده‌اید، می‌دانید مردم از آنچه رخ داد به‌شدت خشمگین‌اند. اما نکته مثبت این است که هیچ‌کس نمی‌تواند ایران را متهم به لجاجت کند. همه با چشم خود دیدند که ایران مسئولانه رفتار کرد، پاسخ مثبت به دعوت برای مذاکره و فرآیند دیپلماتیک داد. اما این ایالات متحده بود که با اجازه دادن به اسرائیل برای حمله به ایران و بدتر از آن، با همراهی و پیروی از اسرائیل در حمله به تأسیسات هسته‌ای ما به دیپلماسی خیانت کرد.

خبرنگار: به‌عنوان سؤال پایانی، شما می‌دانید صدر اعظم آلمان در جریان جنگ چه گفت. از نظر شما روابط ایران و آلمان بعد از این جنگ و حمله اسرائیل چقدر آسیب دیده است؟

بقائی: هنوز نمی‌توانم درک کنم چرا صدر اعظم آلمان از آن عبارت و بیان استفاده کرد. مطمئنم مردم آلمان با سخنان صدر اعظم خود موافق نیستند. چون باور ندارم که مردمی که متعهد به مفهوم «جنگ دیگر هرگز» هستند، تمایل داشته باشند صدر اعظم‌شان فجایع اسرائیل را توجیه کند. فکر می‌کنم درک مردم ایران از آن سخنان این بود که آلمان نقش خود را به نوعی «ماله‌کش اسرائیل» تقلیل داده است. شاید بهتر بود سکوت می‌کرد تا اینکه تصویر آلمان را با توجیه اقدامات تجاوزکارانه اسرائیل علیه ایران تخریب کند. سؤال این است: آیا آلمان واقعاً بابت جانها و خسارت‌هایی که اسرائیل به ایران وارد کرد، خود را مسئول و پاسخگو می‌داند؟ بیش از ۱۰۰۰ نفر کشته شدند. آیا این به آن معناست که این قتل‌ها و جنایت‌ها از سوی اسرائیل به نیابت از آلمان انجام شد؟ حداقل چیزی که می‌توانم بگویم این است که آنچه وی گفت، واقعاً تأسف‌بار، اهانت‌آمیز و خشم‌برانگیز بود. این مسئله باید به‌نوعی اصلاح یا جبران شود. چون گفته وی کاملاً غیرقابل‌قبول بود و به‌شدت افکار عمومی ما را خشمگین کرد. در واقع این موضوع برای نسل جوان ما هم یادآوری دوباره‌ای بود؛ نسلی که شاید خاطرات تلخ دوران جنگ صدام علیه ایران را به یاد نداشته باشد. جنگ صدام علیه ایران به‌نوعی با نام آلمان هم گره خورده است. چرا؟ چون آلمان مواد و اقلام لازم برای تولید سلاح‌های شیمیایی را در اختیار صدام قرار داد. پس اظهارات صدر اعظم، در واقع، «نمک پاشیدن روی زخم» بود. چون بلافاصله ذهن مردم به سمت سلاح‌های شیمیایی و نقش آلمان در آن دوران رفت. بنابراین سخنان او هم توهین‌آمیز بود، هم اهانت به مردم ایران، و هم در عین حال برای وجهه آلمان بسیار بد بود. چون آلمان همیشه در افکار عمومی ایران تصویری مثبت داشت.

خبرنگار: آیا این به آن معناست که در صورت انقضای برجام و نبود مذاکرات، شما می‌خواهید آلمان دیگر بخشی از مذاکرات نباشد؟

بقائی: واقعاً نمی‌دانم چه خواهد شد. اگر با اسنپ‌بک مواجه شویم، سناریوی کاملاً متفاوتی خواهیم داشت. همه چیز ممکن است. همان‌طور که گفتم، این به معنای بازگشت به پیش از ۲۰۰۶ خواهد بود. شرایط کاملاً متفاوت می‌شود و هر چیزی محتمل خواهد بود.خبرنگار: از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزارم. 

  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از بررسی توسط تیم اقتصاد فارسی منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.