طوفان‌الأقصی؛ کندن نقاب‌ها و آزمون آگاهی جهان | اقتصاد فارسی

طوفان‌الأقصی؛ کندن نقاب‌ها و آزمون آگاهی جهان | اقتصاد فارسی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

سرخط اخبار اقتصادی

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.   برابر با : Monday, 6 October , 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 251 خبر
طوفان‌الأقصی؛ کندن نقاب‌ها و آزمون آگاهی جهان

خبرگزاری مهر، مهدی پناهی، کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی؛ یک سال پس از حوادث ۱۴۰۱ ایران که یک جنگ ترکیبی بود و همه توجه جهان را به خود معطوف کرده بود، ناگهان طوفان الاقصی (در روایت غربی‌ها حمله ۷ اکتبر) جهان را لرزاند. جنگ با همه تلخی‌هایش، گاه آینه‌ای می‌شود برای بیداری. هنگامی که مرگ نزدیک می‌شود، آگاهی نیز از پسِ غبار ترس سر برمی‌آورد؛ از همین رو، ناقوس جنگ، ناقوس آگاهی هم است.

امروز، در آستانه دومین سال این رخداد، منطقه و جهان در پیچیده‌ترین وضعیت خود قرار دارند. از همان ابتدای طوفان الاقصی، برخی با طعنه گفتند: چرا ایران مستقیماً وارد نبرد نشد؟ مگر وعده نابودی رژیم صهیونیستی نداده بود؟ اما این پرسش نادیده گرفتن واقعیت تاریخی است؛ ایران هیچ‌گاه آغازگر جنگ مستقیم نبوده و نقش راهبری و هدایت محور مقاومت را برعهده داشته و در دفاع مقدس ۱۲ روزه علیه رژیم صهیونیستی و عملیات‌های طوفان الاقصی این موضوع را ثابت کرد. ایران از انقلاب اسلامی سال ۵۷ نه ابزار جنگ، بلکه به ملت‌ها شیوه ایستادگی را آموخت؛ همین رویکردِ آگاهی‌بخش، علت اصلی دشمنی‌های امروز با ایران است و هسته‌ای، موشکی و مقاومت تنها بهانه است.

در همان روزهای نخست، رژیم صهیونیستی و حامیانش کوشیدند طوفان الاقصی را به ایران نسبت دهند، از طرح‌ریزی تا عملیات! اما با گذشت زمان و روشن‌تر شدن مواضع گروه‌ها و چهره‌های مختلف درباره بی‌اطلاعی محور مقاومت از عملیات طوفان الاقصی، همان اتهام‌زنندگان تغییر موضع دادند و به‌جای محکوم کردن جنایات رژیم، مقاومت فلسطین را ملامت کردند که «شما بهانه دشمنی به دشمن دادید!» چنین وارونگی تازه نیست؛ تاریخ پر است از فتنه‌هایی که حقیقت را وارونه جلوه دادند، از گوساله سامری تا تحریف معنای غدیر. امروز نیز همان منطقِ فریب در پوشش رسانه و فناوری تکرار می‌شود، اما کم‌اثرتر از دیروز.

سال‌ها نظام سلطه با استفاده از فضای پست‌مدرن و «حکمرانی اطلاعاتی» ــ به تعبیر میشل فوکو، اندیشمند فرانسوی ــ انسان معاصر را در وضعیت بی‌مرجعی قرار داد؛ جایی که نه دین، نه عقل، و نه حتی علم، مرجع نهایی تلقی نمی‌شود. جامعه‌ای آزاد در ظاهر، اما کنترل‌شده در باطن؛ جامعه‌ای که در آن کودکان و زنان در غزه سلاخی می‌شوند و جهانِ «آزاد» سکوت می‌کند، اما طوفان الاقصی این سکوت را شکست و نقاب از چهره رژیمی برداشت که سال‌ها پشت روایت‌های زیبا پنهان شده بود.

این عملیات، نخستین حمله تمام‌عیار مقاومت فلسطین به قلب رژیم اشغالگر صهیونیستی بود و ضربه‌ای وارد کرد که آثار آن هنوز ادامه دارد: مهاجرت معکوس، رکود اقتصادی، بحران سیاسی و به چالش خوردن پرونده عادی‌سازی و از همه مهم‌تر فروپاشی افسانه مظلومیت رژیم صهیونیستی.

طوفان الاقصی نشان داد می‌توانیم بر دشمن غدار پیروز شویم، اگر بخواهیم؛ اگر دولت‌های خواب‌رفته و خائن منطقه بعد از طوفان الاقصی دست از خیانت خود برداشته بودند، امروز پیروزی مقاومت ملموس‌تر و عینی‌تر بود (با همه فقدان‌ها و شهادت مردان بزرگ مقاومت).

به طور نمونه، تبادل چند اسیر به نمادی از پیروزی و عزت مقاومت تبدیل شد؛ نشانه‌ای که وجدان‌های بیدار جهان را به تحسین واداشت. مستندهایی چون «ما خفی أعظم» نیز نشان دادند طوفان الاقصی، شکاف امنیتی و روانی جبران‌ناپذیری در ساختار رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است و طوفان الاقصی چه کار عظیمی بود.

بااین‌حال، برخی شادی مردم غزه را شادی برای جنگ نامیدند، غافل از آن‌که این شادی، جشن حیات دوباره مقاومتی بود که دهه‌ها در محاصره زیسته است؛ در محاصره دشمنی که قصد داشت کار غزه و مقاومت فلسطین و سایر کشورهای منطقه را یکسره کند، اما طوفان الاقصی به او یک شوک بزرگ وارد کرد و نقشه‌هایش را به تعویق انداخت. اما نقشه‌اش چه بود؟

همان‌گونه که رهبر انقلاب بعد از شهادت سید حسن نصرالله فرمودند: «سگ هار آمریکا» دیر یا زود به سراغ همه ملت‌های مسلمان خواهد آمد و امروز این سخن تحقق یافته است؛ نبردِ کنونی، جنگِ بقاست ــ هم برای مقاومت، هم برای رژیمی که در حال فروپاشی است.

اگر به مسیر از شهادت حاج قاسم سلیمانی تا امروز بنگریم، طوفان الاقصی نه آغاز بحران، بلکه ترمزی بر شروع حملات رژیم صهیونیستی بود و نقشه عادی‌سازی روابط و تضعیف محور مقاومت را نقش بر آب کرد. اما این طوفان همه معادلات را به هم زد و چهره واقعی اشغال‌گران صهیونیستی و حامیان آن را برملا کرد.

طوفان الاقصی همه چیز را تغییر داد؛ ساختار جهانی که با تمام دیکتاتوری‌ها و سانسورها مردم آزاده جهان را ساکت کرده بود، امروز ناوگان دریایی صمود را راه می‌اندازد و به‌طور بی‌سابقه‌ای مورد حمایت قرار می‌گیرد. شاید در ظاهر رژیم با قتل مردمان مظلوم و رهبران شجاع مقاومت ادعای پیروزی کند، اما با این چهره کریه هویدا شده جهانی چه خواهد کرد؟ با مردم آگاه جهان چه خواهد کرد که فهمیدند سازمان ملل و شورای امنیت حتی یک قطعنامه موثر علیه جنایات شبانه‌روزی رژیم صادر نکرده‌اند و آمریکا در روز روشن از نسل‌کشی حمایت می‌کند.

اما حکمت شهادت فرماندهان مقاومت از ایران تا لبنان را هم باید در آیات قرآن و کلام معصوم دید: نجات بعد از سختی فراوان است، هنگامی که حلقه بلا تنگ شود، گشایش می‌آید. باید همه آزموده شوند؛ آیا ناامید می‌شوند یا به مقاومت ادامه می‌دهند؟ برای همین است که رهبر معظم انقلاب سال‌ها قبل فرموده بودند: قضیه فلسطین کلید رمزآلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلام است؛ بسیاری آن را به مسئله ظهور ربط داده‌اند.

اما ما همچنان فقر روایت درباره فلسطین و حتی همین طوفان الاقصی داریم! شاید بی‌راه نباشد اگر بگوییم هیچ کس به اندازه رهبری عظمت طوفان الاقصی را نفهمیده است؛ فلسطین صرفاً با نیروی نظامی آزاد نمی‌شود، بلکه با آگاهی و بیداری وجدان‌های آزادگان جهان آزاد می‌شود. طوفان چهره کریه غرب و رژیم را هویدا کرد و این مسئله باید روایت شود.

اکنون، در آستانه دومین سال طوفان الاقصی، بیش از هر زمان دیگری نیاز به «روایت» داریم. هنوز فقر روایت درباره فلسطین و رژیم صهیونیستی پابرجاست؛ در حالی که هر روز ابعاد جدیدی از مسئله روشن می‌شود؛ از جنایات فناورانه رژیم صهیونیستی با کمک غول‌های فناوری تا جنگ رسانه‌ای و شناختی علیه مردم جهان! طوفان الاقصی، فرصتی برای کندن نقاب‌ها و آزمون آگاهی جهان است.

  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از بررسی توسط تیم اقتصاد فارسی منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.