گروه : صنعت و معدن و تجارت
- نویسنده : داود یوسفی
- ۱۶ شهریور ۱۴۰۴
- کد خبر 84892
- 9 بازدید
- بدون نظر
- پرینت

شرکت کاترپیلار (Caterpillar Inc.)، غول تولید ماشینآلات سنگین و تجهیزات معدنی، که بیش از یک قرن در قلب صنعت آمریکا جای دارد، اینبار در مرکز طوفان اقتصادی قرار گرفته است. جیمز اومپلی، مدیرعامل کاترپیلار، در اظهاراتی صریح که در محافل صنعتی بازتاب گستردهای یافت، هشدار داد که حتی انتقال کامل زنجیره تولید به کارخانههای آمریکایی نمیتواند این شرکت را از تبعات سنگین تعرفههای جدید مصون نگه دارد. این مقاله به بررسی عمیق این موضوع میپردازد، از دلایل اظهارات اومپلی تا پیامدهای گستردهتر آن برای صنعت جهانی و اقتصاد آمریکا.
زمینه تاریخی
کاترپیلار، که در سال 1925 از ادغام شرکتهای هولت و سی.ال. بست شکل گرفت، به عنوان بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات عمرانی و معدنی جهان شناخته میشود. این شرکت با دارایی بیش از 70 میلیارد دلار و حضور در 190 کشور، نه تنها نماد صنعت سنگین آمریکا، بلکه یکی از ستونهای اقتصاد جهانی است. اما در سالهای اخیر، بهویژه از زمان اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ در سال 2018، تعرفههای سنگین بر واردات فولاد و آلومینیوم، زنجیره تأمین این شرکت را تحت فشار قرار داده است.
در سال 2025، با بازگشت سیاستهای حمایتگرایانه و تعرفههای جدید، که شامل 25 درصد بر کالاهای وارداتی از کانادا و مکزیک و 20 درصد بر محصولات چینی است، کاترپیلار بار دیگر در معرض آسیب قرار گرفته است. اومپلی در یک کنفرانس مطبوعاتی در پیوریا، ایلینوی، اظهار داشت: «ما نمیتوانیم به سادگی همه چیز را به داخل آمریکا منتقل کنیم و انتظار داشته باشیم که تعرفهها ما را تحت تأثیر قرار ندهند. زنجیره تأمین ما جهانی است، و این تعرفهها مانند دومینویی به همه بخشها ضربه میزنند.»
چرا کارخانههای آمریکایی کافی نیستند؟
کاترپیلار، با وجود داشتن کارخانههای متعدد در ایالات متحده، به شدت به زنجیره تأمین جهانی وابسته است. این شرکت قطعات و مواد اولیه را از سراسر جهان، از جمله چین، ژاپن، و اروپا، تأمین میکند. به گفته اومپلی، حتی اگر تولید به طور کامل به خاک آمریکا منتقل شود، هزینههای افزایشیافته مواد اولیه، لجستیک، و نیروی کار، سودآوری شرکت را تحت فشار قرار میدهد.
یکی از چالشهای اصلی، وابستگی به فولاد و آلومینیوم وارداتی است. در سال 2018، تعرفههای 25 درصدی بر فولاد و 10 درصدی بر آلومینیوم، هزینههای تولید کاترپیلار را به طور قابلتوجهی افزایش داد. حالا در سال 2025، با تعرفههای جدید که دامنه وسیعتری از کالاها را در بر میگیرند، این فشار چند برابر شده است. برای مثال، یک بیل مکانیکی کاترپیلار ممکن است شامل قطعاتی باشد که در چین تولید شده، در مکزیک مونتاژ شده و در نهایت در آمریکا به فروش برسد. تعرفههای جدید به هر یک از این مراحل ضربه میزنند.
زنجیره تأمین جهانی
زنجیره تأمین کاترپیلار نمونهای از پیچیدگیهای اقتصاد جهانی است. این شرکت بیش از 50 درصد از قطعات خود را از تأمینکنندگان خارجی تهیه میکند. به عنوان مثال، سیستمهای هیدرولیک پیشرفته که در بولدوزرها و لودرها استفاده میشوند، اغلب از ژاپن یا آلمان وارد میشوند، زیرا فناوری مورد نیاز برای تولید آنها در آمریکا به صورت رقابتی در دسترس نیست. اومپلی تأکید کرد: «ما نمیتوانیم این قطعات را یکشبه در آمریکا تولید کنیم. این کار نیازمند سالها سرمایهگذاری و توسعه زیرساخت است.»
علاوه بر این، انتقال تولید به آمریکا به معنای افزایش هزینههای نیروی کار است. میانگین دستمزد کارگران در کارخانههای آمریکایی کاترپیلار حدود 30 دلار در ساعت است، در حالی که در کشورهایی مانند مکزیک یا چین، این رقم به کمتر از یکسوم کاهش مییابد. حتی اگر کاترپیلار بتواند تولید را به آمریکا منتقل کند، افزایش قیمت تمامشده محصولات، رقابتپذیری آنها را در بازار جهانی کاهش میدهد.
تأثیر تعرفهها بر زنجیره تأمین کاترپیلار (2025)
مولفه | منبع تأمین | تأثیر تعرفهها | پیامد برای کاترپیلار |
فولاد و آلومینیوم | کانادا، چین | افزایش 25% هزینهها برای کانادا، 20% برای چین | افزایش قیمت تمامشده محصولات |
سیستمهای هیدرولیک | ژاپن، آلمان | افزایش 10-15% هزینههای وارداتی | کاهش حاشیه سود |
قطعات الکترونیکی | چین، تایوان | تعرفه 20% بر imports چین | تأخیر در تولید و افزایش هزینههای لجستیک |
نیروی کار | آمریکا، مکزیک | بدون تعرفه مستقیم، اما افزایش هزینه داخلی | فشار بر سودآوری به دلیل دستمزد بالاتر |
بازارهای صادراتی | اروپا، آسیا | کاهش تقاضا به دلیل افزایش قیمت | کاهش سهم بازار در مناطق کلیدی |
پیامدهای اقتصادی گستردهتر
اظهارات اومپلی تنها به کاترپیلار محدود نمیشود؛ این هشدارها زنگ خطری برای کل صنعت تولید آمریکا هستند. شرکتهایی مانند بوئینگ، جنرال موتورز، و حتی اپل، که به زنجیرههای تأمین جهانی وابستهاند، با چالشهای مشابهی روبهرو هستند. گزارش گاردین در آوریل 2025 نشان داد که تعرفههای جدید ترامپ تاکنون بیش از 2 تریلیون دلار از ارزش بازار شرکتهای آمریکایی کاسته است. برای کاترپیلار، که 60 درصد از درآمدش از بازارهای بینالمللی تأمین میشود، این تعرفهها میتوانند به کاهش تقاضا در اروپا و آسیا منجر شوند، جایی که مشتریان به دلیل افزایش قیمت به رقبای ژاپنی مانند هیتاچی یا کوماتسو روی میآورند.
تأثیر بر مصرفکنندگان
یکی از تناقضهای سیاست تعرفهای این است که در نهایت، مصرفکنندگان آمریکایی بیشترین آسیب را میبینند. افزایش هزینههای تولید به معنای گرانتر شدن محصولاتی مانند بیلهای مکانیکی، لودرها، و تراکتورها است. برای مثال، یک بولدوزر D9 کاترپیلار که در سال 2024 حدود 900,000 دلار قیمت داشت، ممکن است در سال 2025 به بیش از 1.1 میلیون دلار برسد. این افزایش قیمت نه تنها بر شرکتهای ساختمانی، بلکه بر پروژههای زیرساختی دولتی نیز تأثیر میگذارد، که در نهایت هزینهها را به مالیاتدهندگان منتقل میکند.
واکنش رقبا و بازار جهانی
رقبای کاترپیلار، بهویژه شرکتهای ژاپنی و اروپایی، از این فرصت استفاده میکنند تا سهم بازار خود را افزایش دهند. هیتاچی و ولوو، که کارخانههای بزرگی در آسیا و اروپا دارند، میتوانند با دور زدن تعرفههای آمریکا، محصولات خود را با قیمتهای رقابتیتری عرضه کنند. این موضوع میتواند به کاهش نفوذ کاترپیلار در بازارهای کلیدی مانند خاورمیانه و آفریقا منجر شود، جایی که قیمتگذاری نقش تعیینکنندهای دارد.
استراتژیهای کاترپیلار برای مقابله
کاترپیلار بیکار ننشسته است. این شرکت در سالهای اخیر تلاشهایی برای کاهش وابستگی به زنجیره تأمین خارجی انجام داده است. برای مثال، در سال 2023، کاترپیلار یک کارخانه جدید در تگزاس افتتاح کرد که بخشی از تولید قطعات هیدرولیک را به آمریکا منتقل کرد. با این حال، اومپلی اذعان کرد که این اقدامات تنها بخشی از مشکل را حل میکنند: «ما نمیتوانیم کل زنجیره تأمین را در چند سال بازسازی کنیم. این یک فرایند چنددههای است.»
یکی دیگر از استراتژیهای کاترپیلار، سرمایهگذاری در فناوریهای جدید است. این شرکت در سال 2025 اولین کامیون معدنی برقی خود را معرفی کرد که با هدف کاهش هزینههای عملیاتی و جلب مشتریان در بازارهای سبز طراحی شده است. اما حتی این نوآوری نیز نمیتواند تأثیرات فوری تعرفهها را خنثی کند، زیرا تولید این کامیونها همچنان به قطعات وارداتی وابسته است.
نیروی کار و اتحادیهها
کاترپیلار سابقهای طولانی در تنش با اتحادیههای کارگری دارد. در دهه 1990، اعتصابهای گسترده کارگران به دلیل کاهش حقوق و مزایا، تولید این شرکت را مختل کرد. در سال 2025، با افزایش فشارهای اقتصادی، احتمال اعتصابهای جدید وجود دارد. اومپلی در این باره گفت: «ما در تلاشیم تا تعادل بین حفظ نیروی کار و کاهش هزینهها برقرار کنیم، اما این کار در سایه تعرفهها دشوارتر شده است.»
لوازم یدکی ماشینآلات راهسازی
یکی از حوزههایی که تعرفهها به شدت به آن ضربه زدهاند، بازار لوازم یدکی ماشینآلات راهسازی است. کاترپیلار سالانه میلیاردها دلار از فروش قطعات یدکی درآمد دارد، اما تعرفههای جدید هزینه تأمین این قطعات را افزایش دادهاند. بسیاری از این قطعات، مانند فیلترهای هیدرولیک یا تسمههای انتقال، از آسیا وارد میشوند. افزایش 20 درصدی هزینههای وارداتی، قیمت این قطعات را برای مشتریان بالا برده و در نتیجه تقاضا را کاهش داده است. این موضوع بهویژه در بازارهای در حال توسعه، مانند هند و برزیل، که به قیمت حساس هستند، مشکلساز شده است.
آیا امیدی هست؟
اظهارات اومپلی نشاندهنده یک واقعیت تلخ است: در جهانی که اقتصاد به شدت به هم متصل است، سیاستهای حمایتگرایانه میتوانند به جای تقویت، به تضعیف صنایع داخلی منجر شوند. کاترپیلار، با وجود قدرت و قدمت خود، نمیتواند به تنهایی در برابر این طوفان اقتصادی مقاومت کند. اما این شرکت همچنان گزینههایی برای بقا دارد. سرمایهگذاری در خودکفایی، تنوعبخشی به بازارهای صادراتی، و لابیگری برای کاهش تعرفهها از جمله اقداماتی هستند که میتوانند مسیر را هموار کنند.
در عین حال، دولت آمریکا نیز با چالشهایی روبهرو است. همانطور که لائل برینارد، مدیر شورای اقتصاد ملی کاخ سفید، هشدار داد، تعرفههای گسترده میتوانند به «نابسامانی اقتصادی» منجر شوند. این موضوع میتواند فشار سیاسی بر دولت ترامپ را افزایش دهد تا در سیاستهای خود بازنگری کند.
نتیجهگیری
کاترپیلار، به عنوان یکی از نمادهای صنعت آمریکا، در حال تجربه یکی از دشوارترین دورههای خود است. اظهارات جیمز اومپلی نه تنها هشداری برای سهامداران این شرکت، بلکه پیامی به کل اقتصاد جهانی است: در جهانی که زنجیرههای تأمین به هم پیوستهاند، تعرفهها نمیتوانند بدون هزینههای سنگین اعمال شوند. این شرکت، با وجود تلاش برای انطباق با شرایط جدید، با چالشهایی روبهرو است که فراتر از کنترل آن هستند. آینده کاترپیلار به توانایی آن در نوآوری، مدیریت هزینهها، و شاید مهمتر از همه، به تغییرات در سیاستهای کلان اقتصادی بستگی دارد.
در پایان، باید گفت که این داستان تنها درباره کاترپیلار نیست. این حکایت صنعتی است که در تلاش برای بقا در میان امواج سیاستهای جهانی است. آیا کاترپیلار میتواند بار دیگر مانند گذشته، از دل بحران سربلند بیرون آید؟ زمان پاسخ این سوال را خواهد داد.
https://eghtesadefarsi.com/?p=84892