بازار؛ گروه بین الملل: طلا طی هفتههای پایانی سال میلادی، بار دیگر در کانون توجه بازارهای جهانی قرار گرفته است. ترکیبی از کاهش ارزش دلار، تشدید بی ثباتیهای ژئوپلیتیکی و انتظارات فزاینده برای ادامه سیاستهای انبساطی فدرال رزرو، شرایطی را رقم زده که سرمایهگذاران اکنون بیش از هر زمان دیگری به سمت داراییهای امن متمایل شده اند. در این فضا، طلا نه تنها از نظر بنیادی حمایت میشود، بلکه از منظر تکنیکال نیز وارد مرحلهای تازه از قیمتگذاری شده است.
با این حال، سرعت رشد قیمت طی ماههای اخیر به گونهای بوده که نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت ماند. تجربه بازار نشان میدهد هر جا حرکتها بیش از حد شتاب میگیرند، احتمال توقف یا اصلاح نیز افزایش مییابد. به همین دلیل، بررسی وضعیت فعلی طلا بیش از هر زمان دیگری نیازمند نگاهی همزمان به نمودار قیمت و رفتار سرمایهگذاران است.
طلا در اوج قیمت تاریخی و بدون مقاومت مشخص
انس طلا هفته گذشته را با قیمت ۴۵۳۳ دلار به پایان رساند؛ افزایشی قابل توجه معادل ۱۹۴ دلار یا نزدیک به ۴٫۵ درصد در یک هفته. این رشد، شکست قاطعی بالای سقف مهم قبلی در محدوده ۴۳۸۱ دلار بود؛ شکستی که بدون هیجان یا شتابزدگی رخ داد و از استحکام حرکت صعودی حکایت داشت.
سرعت رشد قیمت جلوتر از زمانبندی های مورد محاسبه حرکت کرده و بازار معمولاً چنین عدمتعادلی را بدون اصلاح رها نمیکند!
اما اکنون که طلا در بالاترین سطوح تاریخی خود معامله میشود، عملاً سطح مقاومتی کلاسیک پیش روی قیمت وجود ندارد. در چنین شرایطی، تحلیلگران تنها میتوانند به اهداف قیمتی برآوردی تکیه کنند؛ سطوحی که بیشتر جنبه راهنما دارند تا مقاومت واقعی. نزدیکترین سطح حمایتی طلا همان سقف قبلی در محدوده ۴۳۸۱ دلار است؛ جایی که حالا میتواند نقش کف جدید بازار را بازی کند. این همان قاعده قدیمی بازار است که میگوید سقفهای شکستهشده، اغلب به کف تبدیل میشوند.

اما در صورت اصلاح عمیقتر، حمایت بعدی بر اساس موج صعودی اخیر از ۳۸۸۶ دلار تا سقف ۴۵۵۰ دلار محاسبه میشود. سطح اصلاحی ۵۰ درصد این حرکت در محدوده ۴۲۱۸ دلار قرار دارد؛ سطحی که با ادامه رشد بازار، به تدریج بالاتر خواهد آمد و ماهیتی پویا دارد. برای معاملهگران میانمدتی، کف اصلی در ۳۸۸۶ دلار همچنان خط قرمز روند صعودی محسوب میشود. تنها در صورت شکست این سطح است که میتوان از تغییر روند صحبت کرد. حتی در آن صورت هم، اگر سقف پایینتری شکل نگیرد، بازار احتمالاً وارد فاز خنثی خواهد شد و نه یک روند نزولی جدی.
فاصله خطرناک از میانگین متحرک بلندمدت
میانگین متحرک ۵۲ هفتهای که یکی از مهمترین شاخصهای روند بلندمدت محسوب می شود، در حال حاضر در محدوده ۳۴۳۹ دلار قرار دارد. طلا از پاییز ۲۰۲۳ تاکنون بدون وقفه در سطحی بالاتر از این میانگین معامله شده که نشانهای روشن از قدرت روند صعودی قیمت است. اما نکته مهم اینجاست که قیمت اکنون بیش از ۱۱۰۰ دلار بالاتر از این میانگین قرار گرفته است. در حالی که رشد تدریجی با شیب ملایم معمولاً پایدارتر است، حرکت طلا از اوایل سپتامبر حالتی تقریباً عمودی پیدا کرده؛ الگویی که در تاریخ بازارها معمولاً عمر طولانی ندارد.
در چرخه قیمت سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱، افزایش مارجین معاملات و فروش گسترده سرمایهگذاران خرد باعث ریزش بازار طلا شد
زمانی که طلا در ماه آوریل به محدوده ۳۵۰۰ دلار به عنوان سقف دوره قبلی رسید، بازار وارد یک دوره ۱۸ هفتهای استراحت و نوسان شد. آن زمان فاصله قیمت با میانگین متحرک ۵۲ هفتهای حدود ۸۴۵ دلار بود؛ رقمی که امروز به مراتب بزرگتر شده است. اگر همان الگوی زمانی را ملاک قرار دهیم، ۱۸ هفته پس از شکست سپتامبر به حوالی هفته منتهی به ۱۰ ژانویه میرسیم؛ مقطعی که میتواند مستعد شکلگیری نشانههای تشکیل یک سقف کوتاهمدت باشد. به بیان سادهتر، سرعت رشد قیمت جلوتر از زمانبندی های مورد محاسبه حرکت کرده و بازار معمولاً چنین عدمتعادلی را بدون اصلاح رها نمیکند!
کاهش حجم معاملات در تعطیلات سال نو میلادی
بخشی از شتاب اخیر قیمت در شرایطی شکل گرفته که حجم معاملات در آستانه تعطیلات سال نو میلادی کاهش یافته است؛ شرایطی که احتمالا نوسانات قیمت را تشدید کرده و گاهی حرکات تند قیمتی را رقم میزند. اما دلیل ادامه روند صعودی بازار کاملا مشخص است: خریدهای سنگین بانکهای مرکزی، انتظارات کاهش نرخ بهره و تداوم ریسکهای سیاسی در سطح جهان. در شکست صعودی ماه سپتامبر، تغییر ناگهانی نگاه بازار به سیاست فدرال رزرو، محرک اصلی رشد قیمت ها بود. گزارش ضعیف اشتغال آمریکا در اوایل سپتامبر، مسیر کاهش نرخ بهره را هموار کرده و کاهشهای بعدی قیمت در دسامبر، این انتظار را تثبیت کرد.
آیا در آستانه شکل گیری روند اصلاحی طلا قرار داریم؟
با وجود تمام عوامل حمایتی، یک نکته نگرانکننده وجود دارد و آن چیزی نیست جر سرعت بیش از حد رشد قیمت. تاریخ رفتار بازارهای مالی بارها نشان داده که حرکتهای عمودی، دیر یا زود متوقف میشوند. بنابراین، احتمال شکلگیری یک اصلاح قیمتی کوتاهمدت در هفتههای پیش رو، بالا به نظر می رسد. علیرغم این فرضیه، فاکتورهای بنیادین بازار همچنان به نفع طلا باقی خواهند ماند. اما در سطوح فعلی، قیمت برای بسیاری از معاملهگران بیش از حد گران به نظر میرسد واین احتمال وجود دارد که شاهد کاهش میزان تقاضا در بازار باشیم. نمونه این وضعیت پیشتر نیز رخ داده است. در چرخه قیمت سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱، افزایش مارجین معاملات و فروش گسترده سرمایهگذاران خرد باعث ریزش بازار طلا شد. اما سوال اینجاست این بار چه عاملی جرقه اصلاح را خواهد زد؟ به طور حتم، پاسخ این سؤال، مسیر بعدی طلای جهانی را مشخص خواهد کرد!

