بازار؛ گروه استان ها: در شرایطی که اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند گسترش صادرات غیرنفتی و پیوند با بازارهای پیرامونی است، استان سیستان و بلوچستان بهعنوان یکی از خاصترین پهنههای جغرافیایی کشور، جایگاهی دوگانه در معادلات توسعه دارد؛ از یکسو برخوردار از مزیتهایی کمنظیر مانند دسترسی به آبهای آزاد، مرزهای فعال با پاکستان و افغانستان، ظرفیتهای متنوع کشاورزی و شیلاتی و منابع معدنی، و از سوی دیگر گرفتار ضعف زیرساخت، فقر سرمایهگذاری و عقبماندگی تاریخی در زنجیره ارزش صادراتی. این گزارش با رویکردی تحلیلی و انتقادی میکوشد فرصتهای صادراتی استان سیستان و بلوچستان را فراتر از نگاههای شعاری بررسی کرده و نشان دهد که چرا شکاف میان «ظرفیت بالقوه» و «واقعیت بالفعل» همچنان عمیق است. هدف این تحلیل، ترسیم تصویری واقعبینانه از توان صادراتی استان و تبیین پیشنیازهایی است که میتواند سیستان و بلوچستان را از یک منطقه دارای مزیت جغرافیایی، به یک بازیگر موثر در تجارت منطقهای تبدیل کند.
مزیت ژئواقتصادی و ترانزیتی؛ فرصت بزرگ اما نیمهفعال
سیستان و بلوچستان تنها استان ایران با دسترسی مستقیم به آبهای آزاد (اقیانوس هند) است. بندر چابهار از نظر راهبردی میتواند نقش دروازه صادراتی ایران به شبهقاره هند، آسیای جنوبشرقی و شرق آفریقا را بازی کند. این مزیت از جنس «موقعیت غیرقابل تکرار» است. به رغم این پتانسیا ها، سهم چابهار در تجارت خارجی ایران هنوز بسیار کمتر از ظرفیت اسمی آن است. اتصال ریلی چابهار–زاهدان سالهاست ناتمام مانده و زنجیره لجستیک را ناقص کرده است. بدون کریدورهای پایدار، استان بیشتر «محل عبور بالقوه» باقی میماند تا قطب صادراتی فعال.
درواقع مزیت ترانزیتی وجود دارد، اما صادراتمحور نشده و بیشتر در حد ظرفیت ژئوپلیتیکی استفاده میشود، نه توسعه اقتصادی استانمحور.
کشاورزی گرمسیری؛ مزیت نسبی واقعی با محدودیت پایداری
محصولاتی مانند خرما، موز، انبه، کنار، چای ترش، گیاهان دارویی گرمسیری مزیت اقلیمی استان هستند و امکان صادرات به پاکستان، هند، کشورهای عربی و روسیه را دارند. تولید خارج از فصل در این استان باعث مزیت قیمتی برای محصولات کشاورزی آن شده است. نزدیکی به بازار مصرف منطقه به همراه کیفیت مناسب برخی ارقام خرما و میوههای گرمسیری از مزیت های صادرات محصولات کشاورزی سیستان بلوچستان است.
با این حال باید چند نکته را مدنظر داشت: ۱. آببری بالا و بحران منابع آب، پایداری این مزیت را تهدید میکند. ۲. بستهبندی، سورتینگ و برندسازی بسیار ضعیف است. ۳. صادرات عمدتاً خام و فلهای انجام میشود؛ ارزش افزوده در استان باقی نمیماند.
به طور خلاصه باید گفت کشاورزی صادراتی ظرفیت دارد، اما بدون مدیریت آب و زنجیره ارزش میتواند به ضدتوسعه تبدیل شود.
شیلات و آبزیپروری؛ فرصت طلایی کمرقیب
سواحل مکران یکی از بهترین مناطق کشور برای صیادی و پرورش میگو و ماهیهای گرمابی است. صادرات به چین، کشورهای حاشیه خلیج فارس و جنوب شرق آسیا کاملاً عملیاتی است.
مزیتهای استان در این زمینه دسترسی مستقیم به دریا، قابلیت رقابت قیمتی و تقاضای جهانی بالا و پایدار است که باید مورد توجه قرار گیرد. این مزیت ها را چند نقطه ضعف اساسی محدود کرده است: ۱. ضعف شدید صنایع فرآوری، سردخانه و لجستیک زنجیره سرد، ۲. تمرکز صادرات روی مواد خام دریایی و ۳. ریسکهای زیستمحیطی ناشی از توسعه غیرکنترلشده مزارع پرورشی.
شیلات واقعیترین فرصت صادراتی استان است، اما بدون حکمرانی زنجیره ارزش، سود آن به دلالان و استانهای دیگر منتقل میشود.
معادن و مواد معدنی؛ فرصت خامفروشی با ریسک بالا
استان دارای ذخایر کرومیت، تیتانیوم، مس، منگنز و مصالح معدنی است و از نظر جغرافیایی به بازارهای صادراتی نزدیک است. نقد جدی که به پتانسیل های صادراتی سیستان بلوچستان وارد است این است که صادرات مواد معدنی غالباً خام است و صنایع فرآوری معدنی تقریباً وجود ندارد. این وضعیت باعث شده تا اشتغال محلی حاصل از آن کم و تخریب محیطزیست بالا باشد.
درواقع این نوع صادرات بدون صنایع پاییندستی، توسعهزا نیست و بیشتر منجر به خروج سرمایه طبیعی استان میشود.
تجارت مرزی با پاکستان و افغانستان؛ مزیت مردمی اما غیررسمی
بازارچههای مرزی، مزیت کمهزینه و کمسرمایه برای صادرات کالاهای ایرانی (مصالح ساختمانی، مواد غذایی، سوخت، لوازم خانگی سبک) هستند. اما بیثباتی مقررات مرزی و سهم بالای تجارت غیررسمی و قاچاق معیشتی بر این مزیت سایه افکنده است. نبود دیپلماسی اقتصادی فعال با پاکستان در سطح منطقهای نیز مانع از گسترش صادرات استان به پاکستان شده است. اگر رسمیسازی و زیرساخت حقوقی ایجاد شود، این بخش میتواند پایدارترین موتور صادرات خرد استان باشد.
صنایع پاییندستی و فرآوری؛ حلقه مفقوده توسعه صادرات
بزرگترین ضعف صادراتی استان نه فقدان مزیت، بلکه نبود صنایع تبدیلی، بستهبندی و برند صادراتی است. در نتیجه استان صادرکننده «کالا» نیست؛ صادرکننده منبع خام است و سود صادرات خارج از استان یا خارج از کشور تجمیع میشود.
جمعبندی نهایی و نتیجهگیری سیاستی
فرصتهای صادراتی سیستان و بلوچستان واقعی، متنوع و کمنظیر هستند، اما بدون تکمیل زیرساخت لجستیک، بدون مدیریت منابع آب، بدون صنایع فرآوری و سیاست صادراتمحور و بدون دیپلماسی اقتصادی منطقهای فعال این فرصتها به توسعه پایدار تبدیل نمیشوند. بهعبارت صریح سیستان و بلوچستان ظرفیت صادراتی بزرگی دارد، اما هنوز اقتصاد صادراتی ندارد.

