یکی از موتورهای محرکه شکلگیری اکوسیستم استارتاپی در سالهای 92 تا 96 گسترش اینترنت موبایل و ظهور 3G و بعدتر 4G بود. بدون چنین زیرساختی عملاً مصرفکنندگان این توانایی را نداشتند که تقریباً در هر مکانی از سرویس تاکسی اینترنتی استفاده کنند، خریدها و تراکنشهایشان را از طریق موبایل انجام دهند، بلیت رزرو کنند و… . در واقع زیرساختی که طی آن سالها در کشور توسعه داده شد، مقدمهای بود بر تلاش افرادی خوشفکر و تلاشگر که شکل و مدل زندگی جامعه را متحول سازند و کیفیت آن را ارتقا دهند. به نظر میرسد 10 سال پس از آن تحول، امروز جایگزینی فیبر نوری با کابلهای مسی در کشور و وصل شدن مصرفکنندگان نهایی به فیبر میتواند زمینهساز اتفاقات فناورانه دیگری باشد که تأثیر آن بر زندگی مردم اگر بیش از رویدادهای دهه 90 نباشد، کمتر از آن نخواهد بود.
فیبر نوری مانند ستون فقرات بسیاری از فناوریهای نوظهور عمل میکند، زیرا نسبت به کابل مسی سرعت انتقال، پهنای باند و امنیت انتقال داده بیشتری دارد و طول عمر و دوام آن بالاتر است. به این ترتیب هرچند هزینه توسعه فیبر نوری بسیار بالاست، اما ویژگیهای آن که میتواند زمینهساز رشد و توسعه کسبوکارها باشد و هزینه نگهداری پایین آن نسبت به کابلهای مسی، این تغییر را به یک سرمایهگذاری آیندهنگر و سودآور بدل ساخته است. با وجود چنین مزایایی، چرا این تغییر تا امروز به شکل کامل اتفاق نیفتاده است؟
برای این موضوع میتوان دلایل بسیاری را برشمرد. شاید یکی از مهمترین دلایل داخلی این اتفاق، فیلترینگ باشد. در حضور عامل بازدارنده خودساختهای که فعالیت کسبوکارها را با اخلال مواجه میکند، به درآمد اپراتورها و ارائهدهندگان اینترنت به مصرفکنندگان نهایی آسیب میرساند و حقوق شهروندی آحاد جامعه را تحدید میکند، صحبت از گسترش زیرساختها موضوعیت نمییابد و به جای اینکه مسئله اصلی باشد، بهعنوان موضوعی حاشیهای با آن برخورد میشود. از سویی دیگر، تحریمها چنان در سالهای اخیر شدت و حدت روزافزون یافتهاند که برای دسترسی به تجهیزات مورد نیاز برای ایجاد زیرساختها، تأمینکنندگان با مشکلات متعدد مواجه میشوند و هزینه دسترسیها افزایش مییابد. این اتفاق برای گسترش زیرساختی که به خودی خود گرانقیمت محسوب میشود، یک امتیاز منفی خواهد بود. این در حالی است که برای گستره عظیمی از فناوریهای نوظهور، فیبر نوری یک ضرورت است. از شهر هوشمند و بهرهگیری از اینترنت اشیا گرفته تا گسترش سلامت دیجیتال و فناوریهای نوین مالی، برای رشد و توسعه نیازمند سرعت انتقال دادهای هستند که فیبر نوری در اختیارشان میگذارد.
همه اینها را میتوان از مجموعه دلایلی برشمرد که باعث شده وزارت ارتباطات ستار هاشمی ماموریتی به شرکت مخابرات برای گسترش فیبر نوری بدهد و برنامهریزی پنجساله برای تحقق پوشش حداکثری انجام دهند. هرچند بر سر راه این برنامهها چالشهای فراوان وجود دارد، اما وزارت ارتباطات تلاش دارد با تجمیع کردن پتانسیلهایی که در بخش خصوصی و دولتی در اختیار است و با استفاده از دانش متخصصان این حوزه، این برنامه را عملیاتی کند. پروژه SWAP که جایگزینی کابلهای مسی با فیبر نوری است، بیش از پنج میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد که از دل همین مشارکت و ارتباط بخش خصوصی و دولتی محقق میشود و آن را به یکی از بزرگترین طرحهای نوسازی زیرساخت ارتباطی کشور بدل کرده است. تصویب شدن دستورالعمل اجرای برگردان شبکه دسترسی شرکت مخابرات از سیم مسی به فیبر نوری آغاز مسیری پرچالش برای دولت و بخش خصوصی خواهد بود. در این مصوبه جزئیات مربوط به فرایند جایگزینی شبکه سیم مسی با شبکه فیبر نوری، مفاد قرارداد عمدهفروشی با دارندگان تعهد ایجاد شبکه فیبر، برنامه زمانبندی اجرای پروژه و همچنین نحوه و کیفیت ارائه خدمات به مشترکان در زمان اجرای طرح مشخص شده و چنانچه شرکت مخابرات ایران پیشتر اعلام کرده بود جایگزینی کامل شبکه مسی با فیبر نوری تا پنج سال آینده محقق خواهد شد.
این اتفاق مثبتی است که برای پیشبرد آن لازم است همه اعضای دخیل و در رأس آنها وزارت ارتباطات از پیشرفت بهموقع پروژهها و پایداری همکاریها مراقبت کنند. به ثمر رسیدن این پروژه باعث افزایش تولید ناخالص داخلی شوند و سهم اقتصاد دیجیتال از GDP را افزایش دهند. چنین اتفاقی باعث میشود وزارت ارتباطات در جایگاهی که واقعا به آن تعلق دارد، نقشآفرینی کند؛ آنجا که توسعه زیرساختها سببساز اتفاقات مهم در اقتصاد و آینده کسبوکارها میشود و روی بهبود کیفیت زندگی مردم تأثیر مستقیم میگذارد.
*پروین امامی؛ روزنامهنگار فناوری

