گروه : سیاسی، فرهنگی و اجتماعی
- نویسنده : اقتصاد آنلاین
- ۱۴ آبان ۱۴۰۴
- کد خبر 128053
- 8 بازدید
- بدون نظر
- پرینت
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از انتخاب، پایگاه «نشنال اینترسنت» در گزارشی به پیشینه کارزارهای هوایی آمریکا و ناتو پرداخته و میگوید که قدرت هوایی مدرن آمریکا، در کنار تواناییهایش، محدودیتهایی جدی نیز دارد.
به گفته این وبسایت، تاریخ نشان میدهد که حتی گستردهترین عملیاتهای هوایی بهندرت به اهداف استراتژیک مورد نظر دست یافتهاند.
اگر بخواهیم به تجربههای تاریخی نگاهی داشته باشیم، شاید یکی از مهمترین کارزارها جنگ کوزوو در سال ۱۹۹۹ بود.
در آن منازعه هدف ناتو سرنگونی رژیم نبود، بلکه میخواست از مردم آلبانیتبار کوزوو در برابر شبهنظامیان صرب تحت فرمان اسلوبودان میلوشویچ محافظت کند.
پیروزی تنها پس از ۷۷ روز بمباران و افزایش دهبرابری قدرت هوایی حاصل شد و نه در کمتر از یک هفته، آنگونه که ابتدا تصور میشد.
در افغانستان و در سال ۲۰۰۱ حملات هوایی آمریکا به همراه نیروهای ویژه و ماموران سیا که در میان نیروهای ائتلاف شمال فعالیت میکردند، رژیم طالبان را سرنگون کرد، اما هرگز آن را بهطور کامل شکست نداد.
در عراق و در سال ۲۰۰۳ کارزار «شوک و وحشت» برای نابودی رژیم صدام حسین از طریق حملات هوایی و موشکی آغاز شد، اما موفق نشد و آمریکا ناچار شد تقریبا یک دهه در عراق باقی بماند.
در لیبی و در سال ۲۰۱۱ ناتو با حملات هوایی از نیروهای شورشی در برابر قذافی حمایت کرد و در نهایت رژیم او سقوط کرد. اما ۱۴ سال بعد، لیبی هنوز در هرجومرج فرو رفته است.
نبرد با داعش ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱، اما میتواند یک استثناء باشد. ائتلاف به رهبری آمریکا از نیروی هوایی برای متوقف کردن داعش در عراق و سوریه استفاده کرد.
با این حال در این مورد هم موفقیت تنها زمانی حاصل شد که متحدان زمینی قدرتمندی مانند نیروهای پیشمرگه کرد، شبهنظامیان و ارتش بازسازیشده عراق وارد عمل شدند. این عملیات هفت سال طول کشید و دهها هزار بمب مصرف شد.
به ادعای این پایگاه، قدرت هوایی مدرن میتواند ویرانی عظیمی به بار آورد، اما معمولا پس از سالها عملیات مستمر و تنها با حضور نیروهای زمینی مؤثر به نتیجه میرسد. شرایطی که در مورد ونزوئلا وجود ندارد.
در مقابل منتقدان میگویند ساختار قدرت در ونزوئلا متمرکز و شکننده است: ارتش وابسته به حلقه کوچکی از فرماندهان است که بقای خود را به بقای نیکلاس مادورو گره زدهاند.
به اعتقاد آنان در چنین شرایطی، حملات هدفمند به زیرساختهای نظامی و مراکز فرماندهی میتواند اثر روانی و سیاسی شدیدی بر حلقهی حاکم بگذارد و احتمال فروپاشی درونی را افزایش دهد؛ امری که در عراق ۱۹۹۱ و صربستان ۱۹۹۹ تا حدی مشاهده شد.
از سوی دیگر تجربه جنگ خلیج فارس در ۱۹۹۱ نشان داده است که ترکیب تحریم، حملات محدود و فشار بینالمللی میتواند رژیم را وادار به امتیازدهی کند.
در ونزوئلا، بمباران سراسری تنها احتمالا موثر نیست، اما حملات دقیق و محدود علیه مراکز امنیتی سپاه بولیواری و واحدهای ضدشورش میتواند موازنه قدرت داخلی را بر هم بزند و راه را برای انتقال سیاسی باز کند.
یکی دیگر از موارد اتکای موافقان کارزارهای هوایی، تغییر ماهیت جنگ هوایی در دههی اخیر است.
در حالی که کارزارهای پیشین هوایی متعلق به دهه ۲۰۰۰ هستند، فناوری حملات دقیق، پهپادهای شناسایی و سامانههای اطلاعاتی هوش مصنوعی در ده سال گذشته چنان پیشرفته شدهاند که ماهیت جنگ هوایی را تغییر دادهاند.
در واقع امروزه میتوان با حداقل تلفات غیرنظامی، ساختار فرماندهی رژیمها را فلج کرد؛ چیزی که در عملیاتهای آمریکا علیه داعش بهخوبی دیده شد.
از این نظر، قیاس وضعیت کنونی ونزوئلا با بمباران سنتی لیبی یا صربستان از نظر فنی دقیق محسوب نمیشود.
✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: 0 میانگین: 0]
https://eghtesadefarsi.com/?p=128053

