گروه : سیاسی، فرهنگی و اجتماعی
- نویسنده : اقتصاد آنلاین
- ۲۹ مهر ۱۴۰۴
- کد خبر 122920
- 13 بازدید
- بدون نظر
- پرینت

به گزارش اقتصادآنلاین، نشریه مادرن دیپلماسی در گزارشی به ضعف اتحادهای غیرغربی در برابر حمله اسرائیل به ایران پرداخته است. این نشریه در گزارش خود آورده است: در دنیای واقعگرای سیاست، هیچ قدرتی بهتنهایی دوام نمیآورد. اعمال قدرت نیازمند هماهنگی، حمایت پایدار و وفاداری متقابل است؛ بنیانی که هر اتحاد ماندگار بر آن استوار میشود. از زمان جنگ سرد تاکنون، قدرتهای غربی شبکهای پیچیده و کارآمد از اتحادهای راهبردی ایجاد کردهاند؛ شبکهای که گاه با چالشهایی روبهرو شده، اما همچنان منسجم باقی مانده است. حتی در دورههایی که رهبرانی، چون دونالد ترامپ یا ویکتور اوربان بر موج ملیگرایی سوار شدند، ساختار ائتلاف غربی کارکرد خود را حفظ کرد. اما در سوی دیگر، بلوک غیرغربی متشکل از روسیه، چین، ایران، کره شمالی و کوبا در چه وضعیتی قرار دارد؟
حقیقت آن است که اتحادهای غیرغربی همچنان ضعیف، پراکنده و بیشتر جنبه نمادین دارند. فقدان نزدیکی جغرافیایی، ساختار نهادی و انسجام سیاسی، موجب شده این کشورها در لحظات بحرانی نتوانند متحدانه عمل کنند. همکاریهای نظامی، تبادل فناوری دفاعی و ارتباطات راهبردی در این میان بهطرز نگرانکنندهای عقبمانده است.
حمله اسرائیل به ایران؛ نقطه عطفی در بیعملی متحدان شرقی
حمله اخیر اسرائیل به ایران، این واقعیت را آشکارا برملا کرد. گزارشها حاکی از آن است که نیروهای اسرائیلی از حریم هوایی اردن و عراق عبور کرده و تاسیسات هستهای و نظامی ایران را هدف قرار دادهاند که در نتیجه آن چندین مقام ارشد کشته شدند. در حالی که شایعات درباره آغاز جنگی فراگیر بالا گرفته بود، واکنش ایران شگفتآور ضعیف بود. سامانههای دفاعی کشور نتوانستند حملات را رهگیری کنند و آمادگی نظامی از همان آغاز ناکافی به نظر میرسید. با این حال، حمله تلافیجویانه بعدی نشانههایی اندک از بازدارندگی نشان داد.
ایالات متحده هرگونه دخالت مستقیم را انکار کرد، اما در کنار متحدان اروپایی خود از محکومیت حمله خودداری نمود. آلمان، فرانسه و بریتانیا سکوت اختیار کردند و بهطور غیرمستقیم از اسرائیل حمایت کردند؛ چه از طریق اشتراک اطلاعات، چه همکاری نظامی و چه پشتیبانی دیپلماتیک. این هماهنگی راهبردی، با وجود اختلافنظرها درباره برنامه هستهای ایران، همچنان مستحکم است.
سکوت روسیه در قبال حمله
اما متحدان غیرغربی ایران کجا بودند؟ روسیه که نزدیکترین شریک استراتژیک ایران محسوب میشود، خود درگیر جنگ اوکراین است. با این حال، اتحادهای واقعی دقیقاً در چنین لحظاتی محک میخورند. تهران و مسکو سالها در سوریه و بخشهایی از خاورمیانه همکاری داشتهاند، اما اکنون این رابطه به سود یکطرفه روسیه تبدیل شده است. مسکو از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین بهره میبرد، اما در مقابل چیزی به تهران بازنگردانده است؛ نه هشدار، نه هماهنگی دفاعی و نه حتی کمک فنی پیش از حمله اسرائیل.
چرا روسیه به تسریع برنامه هستهای ایران کمک نکرد، آنگونه که قدرتهای غربی در دهههای گذشته از اسرائیل حمایت کردند؟ چرا هیچ تبادل اطلاعات یا گفتوگوی راهبردی جدی شکل نگرفت؟ این غیبتها پرسشهای مهمی درباره نقش واقعی روسیه در چارچوب اتحاد غیرغربی مطرح میکند: آیا مسکو فقط یک شریک معاملاتی است یا چیزی فراتر از آن؟
چین؛ قدرتی محتاط با نفوذ فزاینده
چین داستان متفاوتی دارد. با صنعتی دفاعی پیشرفته و نفوذ ژئوپلیتیکی روبهرشد، پکن توانایی ایفای نقش مؤثر را دارد. نمونه اخیر استقرار جنگندههای J-۱۰C در پاکستان، همزمان با تنشهای این کشور با هند، نشاندهنده موازنهای فناورانه و نمادین در برابر نفوذ غرب بود. چین حتی اطلاعات نظامی را بهصورت آنی در اختیار اسلامآباد قرار داد. اما چنین سطحی از حمایت، در قبال ایران مشاهده نشد. هرچند شایعاتی از ارسال کمکهای محدود نظامی به ایران مطرح است، اما این تعامل هرگز به سطح یک اتحاد واقعی نرسیده است.
پروژه تازهافتتاحشده راهآهن ایران–چین نشانهای از گسترش روابط اقتصادی است، اما اتحادهای مدرن تنها بر پایه تجارت شکل نمیگیرند. هماهنگی دفاعی راهبردی، رکن اصلی هر ائتلاف پایدار است. با وجود اهمیت ژئوپلیتیکی ایران، پکن همچنان در معادلات امنیتی تهران حضور کمرنگی دارد.
جهان تاریک بدون اتحاد؛ پیام برای بلوک غیرغربی
تصویر کلی نگرانکننده است. قدرتهای غیرغربی بیشتر همچون بازیگران منفرد عمل میکنند؛ در جهانی که انزوا را بیرحمانه تنبیه میکند. جهان سیاست مانند جنگلی تاریک است؛ هرکه تنها گام بردارد، دیر یا زود طعمه گرگها خواهد شد. این همان درسی است که متحدان شرقی باید بیاموزند: مبارزه مشترک نیازمند تعهد مشترک است. هر کشور دغدغههای داخلی خود را دارد، اما اتحاد واقعی مستلزم فداکاری، هماهنگی و عمق راهبردی است.
به نظر میرسد روند اعتمادسازی میان این کشورها هنوز به نتیجه نرسیده است؛ یا شاید از خشم غرب و تحریمها هراس دارند. روسیه و چین با وجود تهدیدها و محدودیتهای اقتصادی، همچنان با بلوکهای غربی تعامل تجاری و همکاری اقتصادی دارند. با این حال، این دو قدرت باید نقشی فعالتر ایفا کنند و محور اتحاد غیرغربی را تقویت نمایند.
ضرورت شکلگیری نظم چندقطبی و ائتلاف واقعی
جهان چندقطبی به میزی نیاز دارد که در آن متحدان دوقطبی بتوانند همکاری کنند و زمینه شکلگیری ائتلافی دموکراتیک برای جهان را فراهم آورند. رویکرد ترامپ نسبت به اروپا و دیگر متحدان غربی، نشانه ضعف در ائتلافهای سنتی است؛ بنابراین اکنون زمان آن است که کشورهای غیرغربی اتحاد خود را به نمایش بگذارند. چنین وحدتی میتواند هم نویدبخش نظم جهانی مشارکتی باشد و هم تهدیدی برای رهبری ترامپ بر نظام بینالملل.
چین ظرفیت دفاعی لازم برای تقویت متحدانش را دارد، اما همچنان محتاط است. روسیه، که زمانی ابرقدرتی جهانی بود، اکنون درگیر جنگی است که نفوذش را تضعیف و محدودیتهایش را آشکار کرده است. در منظومه ژئوپلیتیکی امروز، قدرتهای بزرگ بیش از آنکه بازیکن باشند، نقش مربی ایفا میکنند. میانجیگری، اشتراک دفاعی و تلاش برای ثبات منطقهای، جایگزین رویارویی مستقیم شده و بنیان تابآوری راهبردی را میسازد.
بیدارباش برای بلوک غیرغربی
بحران اسرائیل و ایران باید بهعنوان زنگ بیدارباشی برای بلوک غیرغربی تلقی شود. بدون همبستگی، بدون اعتماد و بدون راهبرد، این کشورها در خطر تبدیل شدن به ائتلافی موقت و بیپایه قرار دارند. اتحادهایی که در گفتار متحد، اما در عمل پراکنده و شکستخوردهاند.
✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: 0 میانگین: 0]
https://eghtesadefarsi.com/?p=122920