دختر جوان قبل از مرگ به پدرش زندگی هدیه داد | اقتصاد فارسی

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از سایت جنایی، متهم که چند ماه قبل از محاکمه پدرش در تصادفی مجروح شده بود به مادربزرگش گفت اگر او فوت کرد، نسبت به پدرش اعلام گذشت کند و قصاص نخواهد.

پرونده اتهامی مرد میانسال به نام ابوذر یک سال قبل به جریان افتاد. این مرد متهم بود همسرش را به آتش کشیده و او را به قتل رسانده است.

یک سال قبل جسم سوخته زنی میانسال به بیمارستان منتقل شد. این زن که منیژه نام داشت به‌شدت سوخته بود و توان حرف زدن نداشت. ندا، دختر منیژه، به ماموران گفت پدرش این کار را کرده است.

ندا گفت: پدر و مادرم همیشه با هم دعوا و جروبحث داشتند. آن روز من متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد. فقط دیدم مادرم دارد می‌سوزد و او را به بیمارستان رساندیم.

وقتی ابوذر بازداشت شد به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: من و منیژه خیلی با هم جروبحث می‌کردیم، اما من دوستش داشتم. برای همین طلاقش نمی‌دادم. روز حادثه من و منیژه طبق معمول جروبحث کردیم. منیژه مرا عصبانی کرد. من هم بنزین را روی او ریختم و بعد کبریت را کشیدم، اما روی منیژه نینداختم. اصلاً نفهمیدم چطور شد که او آتش گرفت. بلافاصله به سمتش رفتم تا خاموشش کنم. خودم هم سوختم، اما منیژه را خاموش کردم و او را با آمبولانس به بیمارستان رساندیم.

ساعاتی بعد منیژه جانش را از دست داد. ندا و مادر منیژه در مقام اولیای دم در دادسرا حاضر شدند. ندا گفت: من هیچ‌کس را در این دنیا ندارم و فقط پدر و مادرم را داشتم. من هر دوی آنها را خیلی دوست دارم. هرچند به خاطر از دست دادن مادرم خیلی ناراحتم، اما نمی‌توانم برای پدرم درخواست قصاص کنم و او را می‌بخشم.

با این حال مادر منیژه درخواست قصاص کرد و گفت گذشت نمی‌کند.

در حالی که پرونده برای صدور کیفرخواست آماده شده بود مادر مقتول هم اعلام گذشت کرد. او در دادسرا گفت: ندا نوه ۲۰‌ساله من بر اثر تصادف به‌شدت دچار آسیب شده بود. وقتی داشتند او را به بیمارستان می‌بردند در آمبولانس به من گفت اگر اتفاقی برایم افتاد، خواهش می‌کنم پدرم را قصاص نکن و اجازه بده پدرم زندگی کند. من داغ دختر و نوه‌ام را دیده‌ام و می‌خواهم به خواسته نوه‌ام عمل کنم. او خیلی پدرش را دوست داشت.

با توجه به این اعلام گذشت، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهم صبح امروز در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. او گفت: قصد کشتن همسرم را نداشتم. از عصبانیت بنزین پاشیدم، اما حتی کبریت را سمت او نگرفتم و نمی‌دانم چطور شد که آتش گرفت. من او را دوست داشتم و به‌شدت پشیمان هستم. بعد از مرگ زنم یک روز خوش ندیدم. دخترم را که همه دارایی‌ام بود از دست دادم. من پدر او بودم و باید از دخترم مراقبت می‌کردم، اما او از من مراقبت کرد و قبل از مرگش مادربزرگش را راضی به گذشت کرد. من درد بزرگی دارم.

بعد از گفته‌های متهم قضات برای تصمیم‌گیری درباره جنبه عمومی جرم وارد شور شدند.