
به گزارش اکوایران، اگر میخواهید تصویری از این موضوع داشته باشید که تناقضات درونی اقتصاد سوختهای فسیلی به کدام سو میرود، آن هم در شرایطی که سوختهای پاک و گرمایش زمین در حال تحول قرن بیستویکم هستند، کویت را در نظر بگیرید.
براساس گزارشی از بلومبرگ، کویت در دهه 1960 نخستین کشور در میان جهان عرب بود که به رونق نفتی واقعی دست یافت. مردم کویت سهمی از ذخایر نفت خام دارند که هیچ کشور دیگری به آن نمیرسد. ذخایر نفتی 101.5 میلیارد بشکهای کویت معادل 23 هزار بشکه برای هر شهروند آن است؛ بیش از دو برابر کشوری که در جایگاه بعدی قرار دارد. با قیمتهای کنونی، این میراث سوختهای فسیلی برای هر شهروند حدود 4.3 میلیون دلار ارزش دارد.
با این وجود، کویت در روشن نگه داشتن چراغها با مشکل روبهروست. کویت برای دههها یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان بود، اما قطعی برق در دو تابستان گذشته به حقیقتی از زندگی مردم آن تبدیل شده است.
در آوریل، با اوج گرفتن دما و استفاده از کولر در خانهها، برق 30 منطقه قطع شد. در اوج مصرف، حدود 7.3 درصد از تقاضا برآورده نشد و آتشنشانی به ساکنان هشدار داد از آسانسور استفاده نکنند تا مبادا در زمان قطع چندین ساعته برق، در آسانسور گیر کنند. کارخانهها مجبور شدند تمام فعالیتهای خود را بین ساعت 11 صبح تا 5 عصر متوقف کنند؛ وضعیتی که پنج ماه ادامه داشت تا اینکه سرانجام هفته گذشته این ممنوعیت لغو شد.
قطعی برق در ماه می هم ادامه داشت و 40 منطقه مسکونی و 10 منطقه کشاورزی و صنعتی درگیر شدند. در ژوئن، با رسیدن دما به 51 درجه سانتیگراد، دولت از مردم خواهش کرد به شکل بهینهتری از کولر استفاده کنند، لامپهای کممصرف نصب کنند و لوازم برقی را خاموش کنند. وزیران کویت حتی به پهپاد متوسل شدند تا بتوانند عملیات غیرقانونی استخراج رمزارز را شناسایی کنند.
سادهترین توضیح برای این مشکل، تکرار روایت مدافعان سوختهای فسیلی است که میگویند هر گونه اختلال در شبکه برق به انرژیهای تجدیدپذیر مربوط میشود. اما این روایت در کویت که 99.6 درصد از برق خود را از طریق نفت یا گاز تأمین میکند، توجیه نمیشود. هر مدیر صادق در حوزه برق میداند که مقصر اینگونه مشکلات هرگز یک فناوری منفرد نیست، بلکه این گرفتاری در نتیجه سالها محاسبات اشتباه و کمبود سرمایهگذاری پیش میآید.
در کویت، مهمترین عوامل بحران برق به بنبست سیاسی و امتناع از روبهرو شدن با واقعیت گذار انرژی و تغییرات اقلیمی مربوط میشود. کویت برخلاف معمولِ کشورهای حوزه خلیج فارس، تا سال گذشته مجلسی با میزان مشخصی از نفوذ داشت، تا اینکه امیر این کشور دموکراسی را تعلیق کرد، اما نزاعهای داخلی ریشهدار بود. تنها در دهه گذشته، 15 وزیر انرژی متفاوت روی کار آمدند و تصمیمگیری درباره ارتقای لازم برای زیرساختهای فرسوده بارها به تعویق افتاد تا جایی که دیگر خیلی دیر شده بود.
علاوه بر مشکلات سیاسی، مصرف بیرویه و غیراستاندارد برق در کویت نقش مهمی دارد. یارانههایی به میزان 3200 دلار به ازای هر فرد به این معناست که قبضهای برق تنها 5 درصد از هزینههای شبکه برق را پوشش میدهد.
حدود 60 درصد از مصرف برق کویت صرف کولرها میشود، اما همان خیابانهای باریک و سایهداری که مردم خاورمیانه هزاران سال ساختهاند تا خود را از گرما محافظت کنند، اکنون به دلیل مقررات قدیمی ساختوساز و گسترش حومهای ویلاها که شهروندان در آن زندگی میکنند، عملا غیرقانونی شدهاند.
همچنین در استفاده از آن همه نور خورشید برای نصب پنلهای فتوولتائیک شکست بزرگی رخ داده است. واردات این تجهیزات در سال 2024 تنها حدود 1.5 میلیون دلار بود؛ کمتر از کشورهایی مانند لیبریا و سودان جنوبی که با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند. همسایه کویت یعنی عربستان سعودی ممکن است تا سال 2030 نیمی از تولید برق خود را به انرژیهای تجدیدپذیر منتقل کند، اما به نوشته نیشانت کومار، تحلیلگر شرکت مشاوره انرژی رستاد، حتی هدف متواضعانهتر 15 درصد در کویت نیز «شاید دستنیافتنی باشد».
کویت میتواند بلندپروازانهتر عمل کند. با وجود اینکه کشور کوچکی است، اما حدود 90 درصد آن را بیابان تشکیل میدهد. تقریبا 50 گیگاوات انرژی خورشیدی میتواند برای تأمین کل تقاضای برق موجود کافی باشد، معادل آنچه چین فقط در ماه آوریل نصب کرد. این مقدار تنها 5 درصد از مساحت کویت را پوشش میدهد، یعنی 900 کیلومتر مربع؛ رقمی نه چندان بزرگ در مقایسه با 116 کیلومتر مربعی که اخیرا برای احداث بندری جدید در شمالشرق پایتخت کویت کنار گذاشته شده است. چنین طرحی حتی ارزانتر از تولید برق با سوخت فسیلی خواهد بود و نفت و گاز بیشتری را برای صادرات آزاد میکند.
این اقدام همچنین کویت را کمتر در معرض وابستگی به دولتهای خارجی قرار میدهد. حدود دو سوم تولید گاز داخلی از همان چاههایی بیرون میآید که نفت خام تولید میکنند، بنابراین وقتی اوپک سهمیه تولید نفت خود را کاهش میدهد، این کشور نیز مجبور است متان کمتری استخراج کند و در نتیجه برای سوخت نیروگاههایش از قطر گاز وارد کند. نتیجه این وضعیت عجیب آن است که یک کشور نفتخیز به یکی از بزرگترین واردکنندگان الانجی جهان بدل شده و سال گذشته تقریبا به اندازه بریتانیا گاز وارد کرده است؛ کشوری که 14 برابر جمعیت بیشتری از کویت دارد.
دمای خنکتر پاییز در ماههای آینده اندکی آرامش به کویتیها خواهد داد، اما حتی در بهترین حالت، سالها طول خواهد کشید تا انبوه زیرساختهای فرسوده بازسازی شود. در حالیکه دیگر امیرنشینهای خلیج فارس اقتصاد خود را برای دوران پس از نفت متنوع کردهاند، کویت همچنان به رویاهای رونق نفتی دهه 1960 چسبیده و اقتصاد این کشور در سه سال از پنج سال گذشته کوچکتر شده است.
در سال 2007، کویت از نظر برخی شاخصها پس از قطر و امارات متحده عربی ثروتمندترین کشور جهان بود. اکنون اما تنها اندکی جلوتر از لهستان و استونی قرار دارد. در زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، جنگی علیه انرژی پاک به راه انداخته و حتی اتحادیه اروپا نیز شاید دچار تردید شود، کویت به مثابه یک هشدار است از اینکه اعتیاد به سوخت فسیلی میتواند چه تبعاتی داشته باشد.
https://eghtesadefarsi.com/?p=106912