اعتراض دانشجویان دانشگاه الزهرا به تشدید سخت‌گیری‌ها در ورود و خروج به خوابگاه‌ها و محدودیت‌های پوششی | اقتصاد فارسی

اعتراض دانشجویان دانشگاه الزهرا به تشدید سخت‌گیری‌ها در ورود و خروج به خوابگاه‌ها و محدودیت‌های پوششی | اقتصاد فارسی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

سرخط اخبار اقتصادی

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.   برابر با : Thursday, 25 September , 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 126 خبر
اعتراض دانشجویان دانشگاه الزهرا به تشدید سخت‌گیری‌ها در ورود و خروج به خوابگاه‌ها و محدودیت‌های پوششی

به گزارش خبرآنلاین، تذکرهای مکرر درباره حجاب، تشدید سختگیری‌ها در ورود و خروج و ارجاع پی‌درپی دانشجویان به کمیته انضباطی؛ این‌ها بخشی از گلایه‌های دانشجویان خوابگاهی دانشگاه الزهراست؛ اعتراض‌هایی که به گفته آنها از زمان ریاست «زهرا ناظم‌بکایی» در سال ۱۴۰۱ شروع شده و حالا با شروع سال‌تحصیلی تازه و ابلاغ بخشنامه‌های معاونت دانشجویی و حراست دانشگاه، دوباره شدت گرفته است.

هم میهن در گزارشی نوشت: درحالی دانشجویان به‌شدت به سیاست‌های زهرا ناظم‌بکایی، رئیس دانشگاه الزهرا اعتراض دارند که یک منبع آگاه در وزارت علوم می‌گوید، وزیر علوم هم از عملکرد او راضی نیست و هنوز نتوانسته او را از سمت‌اش برکنار کند، اما احتمالاً تا یک‌ماه دیگر او از این سمت برکنار خواهد شد.

فاطمه، زهرا، سارا، مریم و هانا از دانشجویان خوابگاهی این دانشگاه، می‌گویند این سختگیری‌ها جدیداً بسیار جدی‌تر و توهین‌آمیزتر شده و خوابگاه برایشان به «زندان» شباهت پیدا کرده است. محدودیت تازه مقرر می‌کند که رفت‌وآمد دانشجویان فقط بین ساعت شش صبح تا ۱۰ شب مجاز است؛ تصمیمی که به‌باور معترضان امنیت و آرامش روانی آنها را تهدید می‌کند. یکی از دانشجویان می‌گوید: «دوستم دیرتر از ساعت ۱۰ رسید و دید چند دانشجو همراه با بلیت سفر یا نسخه بیمارستانی، پشت گیت مانده‌اند. حتی زنی به همراه مادرش یک‌ساعت پشت در ایستاده بود تا بالاخره با التماس و تحمل توهین، اجازه ورود گرفت. یکی دیگر از بچه‌ها هم از شدت استرس، دچار حمله عصبی شد.»

ازسوی‌دیگر، محدودیت‌های پوششی و رفتاری هم پررنگ‌تر شده است. به روایت فاطمه، دانشجوی دانشگاه، هنگام خروج از خوابگاه «از سر تا نوک پای» دانشجوها بررسی می‌شود: «از پوشیدن دامن و شلوار گرفته تا دمپایی در سلف یا حتی نداشتن جوراب. در زمستان هم اگر کلاه و شال داشته باشیم، باز تذکر می‌دهند که چرا روسری زیرش نیست. این حجم از توهین و تحقیر هرروز به ما تحمیل می‌شود.»

دانشجویان دانشگاه الزهرا در کارزاری که چندروز پیش خطاب به وزیر علوم راه‌اندازی شده، نوشته‌اند که برخوردهای صورت‌گرفته از سوی حراست و معاونت دانشجویی دانشگاه بیش از هرچیز، آرامش روحی و روانی دانشجویان را خدشه‌دار کرده است. آنها گفته‌اند معاونت دانشجویی با قانون تازه‌ای که وضع کرده، جان همه‌ را به لب‌شان رسانده: «دانشجو به هیچ علتی پس از ساعت ۱۰ شب، حق ورود به خوابگاه ندارد! چنین تصمیمی یعنی اگر دانشجویی به‌ناچار دیر برسد، باید شب را در خیابان سپری کند! آیا این روش صحیح نگهداری از امانت‌های مردم است؟ آیا امنیت و آرامش روانی دانشجویان که سرمایه‌های علمی این کشورند، به این شکل تضمین می‌شود؟» 

بااین‌حال، مسئولان دانشگاه الزهرا تمام این ادعاها را رد می‌کنند؛ «فاطمه زهرا حسینی»، معاون روابط عمومی دانشگاه می‌گوید: «هیچ تذکری درباره حجاب داده نشده. دانشجوها آزادانه می‌آیند و می‌روند.» همچنین «حدیث رجبی»، معاون دانشجویی هم در گفت‌وگو با «هم‌میهن» تأکید دارد که هیچ دانشجویی تاکنون پشت در خوابگاه نمانده و آنچه این روزها منتشر می‌شود «شانتاژ رسانه‌ای» است: «دست‌کم از سال ۱۴۰۱ که اوج اعتراضات دانشجویی بود تاکنون، حتی یک دانشجو هم شب را پشت در خوابگاه نگذرانده است. این آیین‌نامه جدید نیست و دانشجویان در بدو ورود آن را امضاء کرده‌اند. بیرون ماندن بعد از ساعت ۱۰ شب به‌صلاح دانشجویان نیست.»

به گفته او، تاکنون موردی مبنی بر ارجاع تأخیر در ورود به کمیته انضباطی ثبت نشده، مگر در مواردی که رفتارهای ناهنجار یا برخوردهای جدی با پرسنل گزارش شده باشد: «در این موارد موضوع به‌عنوان تخلف انضباطی و با امتیاز منفی در پرونده دانشجو محاسبه می‌شود.»

او می‌گوید با شروع سال تحصیلی، به‌دلیل احساس خطرهایی که وجود داشته و وضعیت «ولنگاری‌های» گذشته، همچنین هشدارهایی مبنی بر اینکه پیش از وقوع جنگ سخت ممکن است حوادثی در فضای دانشگاه رخ دهد، انتظار می‌رود چالش‌هایی شکل بگیرد و احتمال ایجاد جریان‌های ناهنجار وجود دارد: «براساس هشدارهای دریافتی، قرار است بعضی اقدامات آسیب‌رسان یا تلفات‌گیر رخ دهد؛ به‌ویژه اقدامات خشونت‌آمیز مانند خفت‌گیری و جرائم شبانه، که تاریکی شب و دیروقت بودن، بستر مناسبی برای آن‌ها فراهم می‌کند. همچنین هرچه به مهرماه نزدیک‌تر می‌شویم، دامنه «مشکلات» و اعتراض‌ها به همراه ریسک‌های ناشی از آن‌ها افزایش می‌یابد.»

تکلیف دانشجویان شاغل و گروه‌های حاشیه‌نشین چیست؟

«صمد حاج‌جباری»، معاون امور دانشجویان صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم، دو روز پیش درباره ورود و خروج دانشجویان، به‌ویژه زنان، گفته آیین‌نامه‌ای وجود دارد که باتوجه به شرایط جغرافیایی و فرهنگی هر منطقه، با مشورت شوراهای صنفی و دانشجویان تنظیم می‌شود. به گفته او، در موارد خاص مانند تأخیر به‌دلیل سفر یا ترافیک، دانشگاه‌ها همکاری لازم را دارند اما برای جلوگیری از بی‌نظمی، ورود و خروج‌های غیرعادی مدیریت می‌شود: «برای مثال اگر دانشجویی به‌دلیل کار تا ساعت یک بامداد بازگردد، دانشگاه باید پاسخگوی سایر دانشجویان و والدین آنها باشد. این موارد با انعطاف و درنظر گرفتن شرایط خاص، مدیریت می‌شود.» 

اما دانشجویانی که با «هم‌میهن» گفت‌وگو کرده‌اند خلاف این را می‌گویند؛ در خوابگاه‌های دانشجویی زنان، سازوکارهای نظارتی و انضباطی به شکل‌های چندلایه عمل می‌کنند و اثرات آن برای گروه‌های مختلف یکسان نیست. به‌ویژه دانشجویان زن از خانواده‌های کم‌درآمد یا گروه‌های حاشیه‌نشین، با محدودیت‌ها و فشارهای بیشتری مواجه‌اند و آزادی‌عمل‌شان به‌شکل محسوسی کاهش پیدا می‌کند.

برای مثال، این دانشجویان معمولاً توانایی استفاده مداوم از تاکسی‌های اینترنتی یا دیگر وسایل حمل‌ونقل خصوصی را ندارند و هم‌زمان بسیاری از آن‌ها ناچارند در کنار تحصیل، برای تأمین هزینه‌های زندگی کار کنند. در چنین شرایطی، محدودیت‌های سختگیرانه بر زمان ورود و خروج به خوابگاه می‌تواند به‌معنای ازدست‌دادن شغل‌های موقتی و ناپایدارشان باشد.

مریم، یکی از دانشجویان ورودی ۱۴۰۱ دانشگاه الزهرا که در خوابگاه این دانشگاه سکونت دارد، درباره‌ شرایط خوابگاه و رفتار مسئولان دانشگاه به «هم‌میهن» می‌گوید، دانشجویانی که بیرون دانشگاه کار می‌کنند برای ورود و خروج از خوابگاه با مشکلاتی روبه‌رو هستند: «یکی از هم‌اتاقی‌های من می‌گفت که شیفت کاری‌اش تا ساعت ۱۰ شب طول می‌کشد و وقتی تاکسی اینترنتی بگیرد، حدود ۱۰:۳۰ می‌رسد خوابگاه. دانشجوی دیگری می‌گفت، باید ساعت پنج صبح از خوابگاه خارج شود تا سرِ کار برسد، اما اجازه‌ خروج قبل از شش‌ صبح را هم نمی‌دهند.»

او می‌گوید ازطرف‌دیگر، ممکن است کسی بخواهد در یک رویداد فرهنگی یا کنسرت شرکت کند و نتواند تا ساعت ۱۰ برگردد: «یا حتی فقط برای دیدن خانواده‌اش به شهر دیگری رفته باشد و تنها بلیت بازگشت‌اش به تهران طوری باشد که ساعت ۱۰ یا ۱۱ شب برسد. شاید بخواهد شب را در خانه‌ اقوام بماند و بعد از شام به خوابگاه برگردد. حتی مراجعه به بیمارستان هم ممکن است باعث تأخیر شود. هزار اتفاق ممکن است برای یک دانشجو بیفتد.» به گفته مریم، بااین‌حال قانون جدید به‌هیچ‌وجه استثنایی در نظر نمی‌گیرد، بعد از ساعت ۱۰ شب، درِ خوابگاه را باز نمی‌کنند و حتی حاضر نیستند دلیل تأخیر را بشنوند.

سارا، یکی دیگر از دانشجویان خوابگاهی به «هم‌میهن» می‌گوید که پیش از ریاست زهرا ناظم‌بکایی، حراست «آسان‌گیرتر» بود: «اگرچه مسئول شب خانواده را مطلع می‌کرد، اما معمولاً اگر دانشجویی ساعت ۱۱ شب می‌رسید هم امکان ورود به خوابگاه وجود داشت. ورودی دانشگاه آن‌زمان باز بود و دانشجو می‌توانست وارد محوطه و ساختمان خوابگاه شود.»

پس از انتصاب زهرا ناظم‌بکایی اما اوضاع تغییر کرد؛ اکنون اگر دانشجویی دیر کند، هنگام ورود به گیت باید تعهد دهد یا دلیل تأخیر خود را بنویسد. سارا درباره مشکلات دسترسی و حمل‌ونقل در حوالی دانشگاه می‌گوید: «نزدیک دانشگاه الزهرا ایستگاه اتوبوس مناسب، بی‌آرتی یا مترو وجود ندارد و تاکسی‌ها هم با تأخیر پر می‌شوند؛ بنابراین اغلب مجبوریم اسنپ بگیریم که برای دانشجو هزینه‌بر است و همه توانش را ندارند.» به گفته او، پس از آغاز ریاست ناظم‌بکایی، قانون جدیدی وضع شد که طبق آن باید تا ساعت ۹:۳۰ شب به خوابگاه برسند.

حدیث رجبی، معاون دانشجویی این دانشگاه اما می‌گوید کسانی که شاغلند یا عذر موجهی دارند، می‌توانند با دانشگاه هماهنگ کنند.

محدودیت‌ها و فشارهای روانی

فاطمه، یکی از دانشجویان دانشگاه الزهرا، در روایت خود از شرایط خوابگاه، سلف و فضای دانشگاه در سال‌های اخیر به «هم‌میهن» می‌گوید: «از سال ۱۴۰۰ که وارد دانشگاه شدیم، ریاست با خانم حق‌بین بود و اوضاع دانشگاه، خوابگاه و سلف خیلی بهتر از الان بود. شأن انسانی یک دانشجو واقعاً حفظ می‌شد؛ نه درباره حجاب سختگیری شدیدی وجود داشت و نه درباره ساعت ورود و خروج. یادم است یک‌بار با دوستانم ساعت ۱۲ و نیم شب به خوابگاه برگشتیم. مسئول گیت ورودی که آن زمان کارتی بود، هیچ واکنشی نشان نداد و فقط مسئول شب کمی غر زد که طبیعی بود. نه خبری از تعهد بود، نه جلوگیری از ورود. وضعیت سلف هم بسیار بهتر بود: دورچین غذا کامل بود، نوشیدنی سرو می‌شد، مقدار غذا کافی بود و حتی کنار غذاهایی مثل زرشک‌پلو با مرغ، سوپ هم می‌دادند.»

او می‌گوید اما هرچه جلوتر رفت، شرایط بدتر شد؛ به‌ویژه بعد از اعتراضات ۱۴۰۱: «من شخصاً احساس کردم که می‌خواهند به‌دلیل فعال‌بودن بعضی دانشجویان در آن ماجراها از ما انتقام بگیرند. دقیقاً بعد از همان اعتراضات بود که وضعیت خوابگاه، سلف و همه‌چیز تغییر کرد. انتصاب ناظم‌بکایی به ریاست دانشگاه هم بی‌تأثیر نبود. به نظر من، شاید او را گذاشتند تا انتقام‌شان را از ما بگیرند؛ چون از سال ۱۴۰۱ که به ریاست منصوب شد، بلایی نبود که سر ما نیاورد.» فاطمه می‌گوید الان قانون جدید این است که اگر بعد از ساعت ۱۰ شب برگردی، اصلاً راهت نمی‌دهند: «باید شب را بیرون بمانی اما بیرون از دانشگاه هم اجازه خروج نمی‌دهند که حداقل بتوانی به هتل یا خانه اقوام بروی. عملاً باید در محوطه دانشگاه بی‌خانمان بمانی؛ شبیه زندان.»

به گفته این دانشجو، موقع خروج از خوابگاه از سر تا نوک پا دانشجوها را چک می‌کنند: «اینکه دامن پوشیده‌ای زیرش شلوار داری یا نه، لباست کوتاه است یا نه، شلوارت تنگ است یا نه. حتی برای دمپایی پوشیدن در سلف یا نپوشیدن جوراب هم تذکر می‌دهند. زمستان هم اگر کلاه و شال سرمان باشد، می‌گویند چرا روسری زیرش نیست. درحالی‌که همان کلاه و شال خودش نوعی حجاب است. هزارویک توهین، تحقیر و ترس بابت لباس و ظاهر به ما تحمیل می‌شود.»

فاطمه می‌گوید بعد از اعتراضات سال ۱۴۰۱، وضعیت سلف هم بدتر شد: «دورچین و نوشیدنی حذف شد، تنوع غذایی کم شد و مقدار غذا آن‌قدر کاهش یافت که اصلاً سیر نمی‌شدیم. صبحانه‌های پک‌شده قبلی هم که با ۲۰ هزارتومان معادل ۴۰۰ هزار تومان ارزش داشت، حذف شد و جیره‌بندی جای آن را گرفت. مثلاً یک پنیر کوچک یا مربا یا خامه تک‌نفره با کمی نان. اعتراض‌ها هم بی‌فایده بود؛ همیشه می‌گفتند، بودجه نداریم، اما سؤال این است که اگر واقعاً بودجه نبود، چطور در سال تحصیلی ۱۴۰۳ دوباره نوشیدنی و پک صبحانه برگشت؟»

به گفته این دانشجو، از همان سال به‌بعد، در خوابگاه هم مشکلات دیگری به‌وجود آمد: «درِ غربی دانشگاه که نزدیک‌ترین مسیر به ده‌ ونک بود، بسته شد. دانشجویان خوابگاهی برای خرید نان و میوه به آن مسیر نیاز داشتند، اما مسئولان به‌بهانه مسائل امنیتی در را بستند. ما پیشنهاد دادیم مأمور بگذارند، اما توجهی نشد.»

فاطمه می‌گوید قانون ورود شبانه هم ابتدا فقط تعهدگرفتن بود، اما حالا کاملاً سختگیرانه شده است: «حتی یکی از دوستانم تعریف می‌کرد که شبی دیرتر از ۱۰ رسید و دید چند دانشجو با بلیت سفر یا حتی نسخه بیمارستانی جلوی گیت مانده‌اند، ازجمله دختری با مادرش. یک‌ساعت پشت در ماندند و فقط بعد از التماس و تحمل توهین، اجازه ورود گرفتند. یکی از دانشجوها هم از شدت استرس دچار شوک عصبی شد.»

او می‌گوید، باغ نوی خوابگاه را هم فنس‌کشی و دانشجویان را از محوطه دلباز آن محروم کردند: «فقط بعد از یک‌سال التماس، کمی حصارها عقب کشیده شد تا دو، سه سکو برای نشستن باقی بماند. بخش آلاچیق‌ها و فضای باربیکیو هم با فنس بسته شد تا مبادا دانشجویان از آن استفاده کنند. خلاصه اینکه همه‌چیز بعد از اعتراضات و انتصاب ناظم‌بکایی به ریاست دانشگاه بدتر شد و هرسال شرایط دشوارتر می‌شود.»

هانا، یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه الزهرا هم از تجربه‌های خود درباره خوابگاه و تغییراتی که طی سال‌های اخیر اعمال‌شده می‌گوید. او معتقد است که سختگیری‌ها به‌طور چشمگیری افزایش یافته است. به‌گفته او، ورودی خوابگاه از همان درِ اصلی دانشگاه است و ورودی جداگانه‌ای ندارد. مسافت میان درِ دانشگاه تا خوابگاه که کم هم نیست باید به‌صورت پیاده طی شود. هانا توضیح می‌دهد: «تا چندماه پیش اگر چمدان و بار داشتیم اجازه ورود ماشین داده می‌شد. اما بعد اعلام کردند، از ساعت ۹ شب به‌بعد به‌دلیل امنیت خودمان اجازه ورود اسنپ یا خودروهای مشابه داده نمی‌شود. برای خود من پیش آمد که از شهرستان با چمدان و ساک رسیدم، اما اجازه ورود ماشین به داخل محوطه دانشگاه داده نشد و مجبور شدم تمام مسیر را با بار زیاد، پیاده طی کنم.»

او اضافه می‌کند که این محدودیت‌ها اخیراً سخت‌تر شده است: «دقیقاً هم‌زمان با تخلیه اتاق‌ها و برگشت اکثر بچه‌ها به شهرستان، ورود اسنپ به محوطه کاملاً ممنوع شد. با چشم خودم دیدم بچه‌ها چمدان و ساک‌هایشان را از خوابگاه تا درب دانشگاه، پیاده حمل می‌کردند.» به گفته هانا این محدودیت‌ها فقط به خودروها خلاصه نمی‌شود: «حتی والدین هم فقط در ساعات مشخصی اجازه ورود دارند. موردی داشتیم که والدین یک دانشجو ۱۰دقیقه به هفت عصر به درِ شرقی رسیدند و تا ساعت هفت نشد، به آن‌ها اجازه ورود ندادند.»

یکی از مهم‌ترین انتقادهای او، به موضوع ساعت ورود به خوابگاه است: «بعد از ۱۰ شب، دانشجو به‌هردلیلی اجازه ورود به خوابگاه را ندارد. بچه‌ها ابتدا پشت در می‌مانند و تا جایی که می‌دانم بعضی از آن‌ها بعد از حمله عصبی، استرس شدید و کلی معطلی توانستند وارد شوند. این رفتار در شأن یک دانشجو نیست. دانشجویان مستحق این حجم از فشار روانی و استرس برای ورود به خوابگاهی که حق آن‌هاست، نیستند. خیلی‌ها راه دوری را طی می‌کنند و ممکن است به‌دلایل مختلف مثل مشکلات جاده، پیدا نکردن بلیت یا اتفاقات دیگر دیر برسند.»

هانا از بسته‌شدن درهای فرعی دانشگاه نیز انتقاد می‌کند: «چون خوابگاه جز درب شرقی خروجی دیگری ندارد (داشته اما با دستور ریاست بسته شده)، نهایت سختگیری در کوچک‌ترین مسائل به‌کار گرفته می‌شود. درحالی‌که در دانشگاه‌های دیگر مثل دانشگاه تهران، خودم تجربه داشتم که حتی می‌توانی یک شب همراه دوستت به‌عنوان مهمان در خوابگاه بمانی. اما خوابگاه الزهرا آوردن مهمان را ممنوع کرده و حتی برای مهمانی مانند مادر یا خواهر هم کلی کاغذبازی و سختگیری وجود دارد.»

توهین بابت لباس و ظاهر

دانشجویان دانشگاه الزهرا در کارزاری که چندروز پیش راه انداخته‌اند خطاب به وزیر علوم نوشته‌اند: «ما هر روز شاهد این بوده‌ایم که هم از طرف حراست خوابگاه، هم از طرف حراست ورودی دانشگاه، به‌دلیل پوشش مورد توهین و دادوفریاد قرار گرفته‌ایم. آیا این رفتار و فریادزدن بر سر دختران، اسلامی‌ است؟» کارزاری که به گفته «هانا»، یکی از دانشجویان امضاءکننده این کارزار، موجب‌شده حراست این دانشگاه با خود و خانواده‌شان تماس بگیرند و آنها را تهدید به شکایت کنند. 

مریم، یکی دیگر از دانشجویان این دانشگاه می‌گوید که بعد از اعتراضات ۱۴۰۱، اوضاع دانشگاه تغییر کرده است: «به‌نظر می‌رسید که دانشگاه می‌خواهد سختگیری‌ها را در زمینه‌ حجاب و سایر مسائل افزایش دهد.» او می‌گوید قبل از شروع ترم، فقط در حد صحبت در کانال‌ها و گروه‌های دانشجویی درباره‌ قانون جدید خوابگاه حرف زده شده؛ او هم نظرش را گفته و پیشنهاد داده که اگر قرار است اعتراضی باشد، بهتر است همه در خود خوابگاه جمعی این موضوع را مطرح کنند اما در عرض چندساعت، از حراست با خانواده‌اش تماس گرفتند و گفتند که او دانشجویان را به «اغتشاش» دعوت کرده‌ است: «این تماس باعث نگرانی شدید خانواده‌ام شد و آن‌قدر تحت فشار قرار گرفتیم که کارمان به مشاجره در خانه کشید.

حتی خانواده‌ام گفتند که این هفته اصلاً به دانشگاه نروم.» مریم می‌گوید تا جایی که اطلاع دارد، او تنها کسی نبوده که چنین تماسی با خانواده‌اش گرفته شده: «در یک گروه خوابگاهی، مدیرگروه فقط لینکی مربوط به یک کارزار اعتراضی گذاشته بود. با او و تعداد زیادی از دانشجویانی که صرفاً نظرشان را بیان کرده بودند هم تماس گرفتند و تهدیدشان کردند. این درحالی‌است که هنوز حتی به تهران نیامده بودیم و هیچ اعتراضی شکل نگرفته بود. ولی پیشاپیش شروع کردند به تهدید دانشجویان، آن هم به‌خاطر موضوعی‌که حداقل‌ترین حق ماست؛ اعتراض به قانونی که از دید بسیاری از دانشجویان، ناعادلانه و اشتباه است.»

حدیث رجبی، معاون دانشجویی دانشگاه الزهرا اما در گفت‌وگو با «هم‌میهن» این موضوع را قبول ندارد و درباره تماس حراست با خانواده‌ها و تهدید آن‌ها می‌گوید که چنین چیزی ندیده‌ است: «حراست دانشگاه هم متاسفانه دراین‌میان مورد تخریب قرار گرفته است.» 

سارا، یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه الزهرا که به‌تازگی فارغ‌التحصیل شده هم در گفت‌وگو با «هم‌میهن» می‌گوید، حتی در محدوده خوابگاه اگر دانشجویی لباس راحت می‌پوشید، مورد اعتراض قرار می‌گرفت و مسئولان خوابگاه به‌شدت در حریم شخصی دانشجویان تجسس می‌کردند. او از تجربه‌ای تلخ می‌گوید: «در اولین روزی که خانم ناظم‌بکایی رئیس شدند، فردی قصد داشت در خوابگاه ما را خفه کند؛ آن شخص دارویی مصرف کرده بود و تلاش داشت کار خطرناکی انجام دهد.» او همچنین به افزایش سرقت در خوابگاه اشاره می‌کند و می‌گوید، دانشگاه پیگیری لازم را انجام نمی‌دهد.

سارا تأکید می‌کند که در دانشگاه الزهرا، مهم‌ترین موضوعی که مورد سختگیری و تهدید است، حجاب است و این کنترل حتی در داخل خوابگاه نیز دنبال می‌شود. او می‌گوید، از دانشگاه دیگری به الزهرا منتقل شده و انتظارش از فضای خوابگاه متفاوت بوده، اما دو سال اول حضور در این دانشگاه را در حالت شوک و پنیک گذرانده است و بسیاری از دوستانش هم تجربیات مشابهی داشته‌اند.

هانا، یکی دیگر از دانشجویان این دانشگاه می‌گوید حتی وقتی دانشجو کلاسی ندارد و فقط می‌خواهد برای کارهای روزمره بیرون برود، باید مطابق سلیقه حراست لباس بپوشد: «برای من پیش آمده که با مقنعه و مانتوی بلند به بیمارستان، سینما یا کافه رفتم.» 

«فاطمه زهرا حسینی»، معاون روابط عمومی دانشگاه الزهرا اما این حرف‌های دانشجویان را قبول ندارد و به «هم‌میهن» می‌گوید، اصلاً تذکر حجاب به دانشجویان داده نشده: «دانشجوها راحتند، می‌روند و می‌آیند.»

امنیت یا به‌بهانه امنیت؟

حفظ امنیت دانشجویان زن، از موارد مهمی است که سال‌هاست از سوی مسئولان دانشگاه‌ها برای اعمال آیین‌نامه‌هایی که به گفته زنان دانشجو، دستاویز سرکوب و تهدید بیشتر است، گفته می‌شود. حالا دانشجویان دانشگاه الزهرا می‌گویند، این برخوردها نه‌تنها برایشان امنیت نیاورده که حتی مخل آسایش روانشان شده است؛ مریم، یکی از این دانشجویان می‌گوید، از همان زمان قانونی گذاشتند که اگر بعد از ساعت ۱۰ شب برگردی، باید تعهد بدهی و اگر این تعهد سه‌بار تکرار شود، باید به حراست مراجعه کنی.»

او می‌گوید رفتار مسئولان دانشگاه در این شرایط بسیار توهین‌آمیز بوده: «با لحن زشت و تهدیدآمیز می‌گفتند: «کجا بودی تا این‌موقع شب؟ نباید تکرار شود، وگرنه خوابگاه را از شما می‌گیریم.» این برخوردها آن‌قدر اعصاب‌خُردکن بود که دانشجو سعی می‌کرد به هر قیمتی شده خودش را تا قبل از ساعت ۱۰ به خوابگاه برساند، مگر اینکه شرایط اضطراری پیش بیاید که در شهری مثل تهران کاملاً طبیعی است.»

سارا، یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه الزهرا، هم شرایط خوابگاه را از زمان ورود خود به دانشگاه روایت می‌کند و می‌گوید آن‌موقع زهرا ناظم‌بکایی رئیس دانشگاه نبوده اما بعد از انتصاب او به ریاست دانشگاه الزهرا، رویه‌های جدید و تأثیرات آن بر زندگی دانشجویان پررنگ بوده است. او می‌گوید، در همان روزهای نخست، اداره امور خوابگاه‌ها از دانشجویان می‌خواست فرمی را امضا کنند که درواقع امضای محضری از والدین را لازم داشت؛ بدین‌معنا که والدین مطلع باشند دانشجو در خوابگاه ساکن است. براساس این رویه، درصورتی‌که هر شب دانشجویی دیر به خوابگاه برسد یا به‌کل به خوابگاه نیاید، با والدین یا همسر او تماس گرفته می‌شود.

سارا ادامه می‌دهد که یک مورد اقدام به خودکشی در خوابگاه رخ داده که مرتبط با همین سازوکار بوده است: «نمی‌دانم با پدرش یا همسرش تماس گرفته بودند یا نه، اما پس از آن اتفاق، از سوی خانواده‌اش تهدیدی علیه او مطرح شد.» او می‌گوید آن فرد، زنی سی‌وچندساله بوده و ماجرای او هرگز رسانه‌ای نشده است. سارا اضافه می‌کند که خودش از آن لحظات آگاه بوده و زمانی‌که زن قصد داشت از پله اضطراری خود را به پایین بیندازد، او مانع از این کار شد؛ آن زن سپس در حمام خود را حبس و تلاش به خودکشی کرد.

حدیث رجبی، معاون دانشجویی دانشگاه الزهرا اما می‌گوید، موقعیت جغرافیایی اطراف دانشگاه بر حساسیت‌ها افزوده است: «در محدوده پل‌مدیریت، بین دانشگاه الزهرا و دانشگاه امام صادق، نقاط تاریک و پرخطری وجود دارد که در گذشته حتی منجر به قتل دانشجو نیز شده است. مسیرهای منتهی به خوابگاه به‌هیچ‌وجه امن نیست.»

به گفته او، دانشگاه پس از حادثه قتل دانشجوی دانشگاه تهران بر اثر زورگیری، جلسات متعددی با مراجع امنیتی، فرمانداری، استانداری و نیروی انتظامی داشته و از سازمان امور دانشجویان درخواست کرده که روشنایی معابر و حضور پلیس در اطراف دانشگاه تقویت شود اما با وجود پیگیری‌ها، محدودیت منابع پلیس مانع تحقق ایده‌آل‌های دانشگاه شد و گفتند، نمی‌توانند کاری دراین‌باره انجام دهند: «کانکس پلیس که پیش‌تر در ورودی شیخ بهایی وجود داشت، از سال ۱۴۰۱ جمع‌آوری شده و اکنون تنها گشت‌های مقطعی پلیس حضور دارند.»

او می‌گوید: «در پشت خوابگاه، کوچه‌ای باریک و طولانی وجود دارد که محل وقوع خفت‌گیری‌های متعدد بوده است. ازاین‌رو با توصیه نهادهای امنیتی، آن درِ خروجی بسته شد. همچنین در پشت خوابگاه زمینی متروکه قرار دارد که وضعیت مالکیت آن روشن نیست و محل تجمع افراد معتاد و سارقان شده بود. در مواردی حتی این افراد از دیوار وارد دانشگاه شدند که نهایتاً با افزایش ارتفاع دیوار توسط حراست این مشکل تا حدی کنترل شد. در بعضی موارد هم کامیون‌های باربری اطراف خوابگاه به دانشجویان آموزش می‌دادند که از مسیرهای غیررسمی رفت‌وآمد کنند و یواشکی از خوابگاه خارج شوند، که این امر مخاطرات جدی به همراه داشت.»

به‌همین‌دلیل مسئولان این دانشگاه در جلسات متعدد به این نتیجه رسیدند که خودشان باید کاری انجام دهند: «دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه تعهدنامه‌ای امضاء می‌کنند که ملزم به رعایت ضوابط خوابگاه هستند. براساس این ضوابط، ساعت ورود و خروج از شش صبح تا ۹:۳۰ شب تعیین شده است. این قانون پیش‌تر هم وجود داشت و تنها اجرای آن پررنگ‌تر شده است. البته در عمل، سختگیری مطلقی وجود ندارد اما دانشگاه از مواضع خود کوتاه نخواهد آمد.»

او می‌گوید درحال‌حاضر صف انتظار برای دریافت خوابگاه بسیار طولانی است و بسیاری از دانشجویان شهرهای اطراف تهران مانند قزوین، کرج، نظرآباد و پاکدشت امکان دسترسی به خوابگاه را ندارند و دانشجویانی که خوابگاه دریافت می‌کنند، باید به تعهدات خود پایبند باشند: «واقعیت این است که بعد از ساعت ۱۰ شب، حضور دختران دانشجو در سطح شهر با خطرات جدی همراه است. ما هرسال در جلسات توجیهی، خانواده‌ها را نسبت به شرایط تهران آگاه می‌کنیم. تهران برای یک دختر جوان ۲۰ ساله محیطی امن محسوب نمی‌شود و مسئولان خوابگاه نمی‌توانند به‌طورکامل از دو هزار دانشجو حمایت کنند. نهایت حمایتی که ازسوی دانشگاه امکان‌پذیر است، اجرای همان ضوابط مصوب است.»

رجبی می‌گوید، همچنین از سوی نهادهای ذی‌ربط هشدارهایی درباره‌ آینده‌ی کشور دریافت کرده اند؛ ازجمله اینکه پیش از بروز جنگ سخت، یک جنگ نرم در فضای داخلی، به‌ویژه در میان جامعه زنان و دانشگاه‌ها شکل خواهد گرفت: «بنابراین از استادان خواسته‌ایم شرایط را برای دانشجویان تبیین کنند و مشاوران هم به‌شکل دیگری وارد عمل شوند.» معاون دانشجویی این دانشگاه توضیح می‌دهد که گروه کوچکی از دانشجویان -که به‌گفته او عددشان کمتر از ۵۰ نفر در مجموعه خوابگاه است- رفتارهای هنجارشکن و خیابان‌گردی دارند و برای دیگر دانشجویان الگوی نادرستی خلق می‌کنند: «این افراد در بعضی موارد با حضور در کافه‌ها و دورهمی‌های شبانه، دیگر دانشجویان را هم در معرض خطر قرار می‌دهند.»

رجبی افزود: «دانشگاه مواردی را داشته است که دانشجویانی به‌دنبال حضور در این فضاها دچار آسیب روحی یا جسمی شده‌ و عده‌ای حتی برای مشکلات روحی و روانی به مراکز مشاوره مراجعه کرده‌اند.»

به گفته او در کنار این اقدامات، بخش‌های فرهنگی خوابگاه تقویت شده است تا دانشجویان از سر افسردگی به خیابان کشیده نشوند: «برنامه‌های فرهنگی و تفریحی مانند جشن‌های شبانه و مسابقات ورزشی در نظر گرفته شده است تا فضای خوابگاه نشاط‌آور باشد. هدف این است که دانشجویان به‌جای خیابان‌گردی، در فعالیت‌های داخل خوابگاه مشارکت کنند.»

ساعت ۱۰ شب به‌بعد بیرون نباشید؛ این طبیعی است

با اینکه روایات متعددی که به‌دست «هم‌میهن» رسیده که برخوردهای تند و محدودکننده دانشگاه الزهرا با دانشجویان خوابگاهی را تایید می‌کند، فاطمه زهرا حسینی، معاون روابط عمومی دانشگاه الزهرا به «هم‌میهن» می‌گوید، واقعیت با آن چیزی که در شبکه‌های اجتماعی گفته می‌شود، متفاوت است: «در گروهی که دانشجویان در تلگرام راه انداخته‌اند، یک‌سری فضاسازی‌های شخصی وجود دارد. مثلاً در این گروه می‌گویند، محمدرضا مخبر دزفولی، همسر زهرا ناظم بکائی، رئیس دانشگاه الزهرا، فامیل‌هایش را در دانشگاه به‌کار گرفته و حتی دخترش را که پزشک است به این دانشگاه آورده است؛ اصلاً آقای مخبر، بچه پزشک ندارد. یا مثلاً می‌گفتند که رئیس حراست، خواهرزاده رئیس دانشگاه است که این هم درست نیست.»

معاون روابط عمومی دانشگاه الزهرا درباره موضوع ساعت ورود و خروج دانشجویان به خوابگاه می‌گوید: «درباره مسئله ساعت ورود و خروج، من خودم تو جلسات بودم، پیگیر بودیم، یک‌نفر دانشجو پشت در تا حالا نمانده. من به‌عنوان روابط عمومی دانشگاه، خودم با قاطعیت اعلام می‌کنم که چنین چیزی نبوده. ما خودمان رفتیم و فیلم گرفتیم از رئیس خوابگاه، از همه نگهبان‌های آنجا. همه‌ این‌ موارد را رفتم و در موردشان سوال کردم. فقط نسبت به اینکه خیابان ده‌ونک کوچه‌پس‌کوچه زیادی دارد، نگرانی‌هایی وجود دارد. ازطرف‌دیگر، بعضی از دانشجوها خاصی برایشان توی کوچه‌های ونک پیش می‌آید.»

او درباره خطرات امنیتی اطراف دانشگاه می‌گوید: «پل عابرپیاده‌ای که کنار دانشگاه است و رویش هزارتا اتفاق مثل چاقوکشی اتفاق افتاده. یا مواردی بوده که دانشجویی به‌خاطر همین اتفاقات، فوت شده یا مثلاً به خانه دوست‌اش رفته و در حمام فوت کرده. دانشجو داشتیم که توی مترو بیهوش شد. طبیعی است که از ساعت ۱۰ به‌بعد، دانشجوها دیگر در خوابگاه باشند. چون خانواده‌ها از ما مدام سراغ می‌گیرند. همه دانشگاه‌ها هم این قوانین را دارند و برایشان مهم است.» حسینی می‌گوید: «قوانین خوابگاه ما مثل همه دانشگاه‌های دیگر است؛ هیچ تفاوتی با قوانین دانشگاه‌های دیگر یا خوابگاه‌های دیگر ندارد. همان‌چیزی است که صندوق رفاه از ما می‌خواهد؛ نه کم، نه زیاد.»

۴۷۲۳۶

  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از بررسی توسط تیم اقتصاد فارسی منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.