
– اخبار استانها –
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، حجتالاسلام جبار امرایی، پژوهشگر تاریخ معاصر به مناسبت کشتار خونین مردم در 17 شهریور سال 57 در یادداشتی به این واقعه تاریخی پرداخته که متن آن در آمده است:
سال 1357 اوج خیزش مردمی علیه رژیم پهلوی بود. اعتراضها هر روز گستردهتر میشد و مردم تقریباً بهطور روزانه به خیابانها میآمدند تا نارضایتی خود را از حکومت اعلام کنند. همبستگی و اراده جمعی بهحدی بود که دیگر تحمل ادامه سلطه پهلوی وجود نداشت و شعار سرنگونی رژیم، مطالبهای عمومی شده بود. در برابر این موج عظیم، رژیم شاه نیز به خشونت بیسابقهای روی آورد؛ چراکه شاه بهخوبی دریافته بود که حکومتش در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. ساواک و نیروهای امنیتی، کوچکترین حرکت اعتراضی را با شدیدترین واکنشها پاسخ میدادند.
در مرداد 1357، فاجعه آتشسوزی سینما رکس آبادان ـ که بسیاری آن را به ساواک نسبت میدادند ـ احساسات عمومی را جریحهدار کرد و موجی تازه از اعتراضها را برانگیخت. چندی بعد، از شهریور همان سال، بازاریان به اعتصاب گسترده دست زدند و از 13 شهریور مردم در شهرهای مختلف بهطور وسیع وارد میدان شدند. دامنه اعتراضات چنان گسترده شد که رژیم در 16 شهریور ناچار به اعلام حکومت نظامی گردید. با این حال، روز بعد، مردم بیاعتنا به این محدودیت، بار دیگر به خیابانها آمدند.
صبح 17 شهریور، میدان ژاله تهران (که بعدها به نام میدان شهدا شناخته شد) صحنه یکی از خونبارترین حوادث تاریخ معاصر ایران شد. هزاران نفر از اقشار مختلف گرد هم آمدند تا اعتراض خود را به رژیم اعلام کنند. در کمال ناباوری، ارتشبد غلامعلی اویسی، فرماندار نظامی وقت تهران و فرمانده گارد شاهنشاهی که در کشتار 15 خرداد نیز نقش پر رنگی داشت، دستور آتش مستقیم بر روی مردم را صادر کرد. مسلسلها به سوی مردم بیدفاع آتش گشودند و صحنهای دهشتناک از کشتار به وجود آمد؛ صحنهای که به لکهای پاکنشدنی در تاریخ حکومت پهلوی بدل شد.
فریدون هویدا، نماینده شاه در سازمان ملل در خاطرات خود مینویسد:
«پس از آغاز تظاهرات مردم در میدان ژاله، مأموران حکومت نظامی با مسلسل به طرفشان تیراندازی کردند و آن طور که گفته شده، قتل عامی به راه انداختند که اکثر مقتولینش را جوانان تشکیل می دادند. راجع به جمعه سیاه تهران که واقعا آن را باید نقطه عطفی در عمر رژیم شاه به حساب آورد. شایعات فراوانی بر سر زبانها افتاد. از جمله مهمترین آنها که اکثرا توسط مردم نقل می شد، یکی هم این بود که روز گذشته سه هواپیما پر از کماندوهای اسرائیلی وارد تهران شدند تا مأموریتی را که سربازان ایرانی از اجرایش شانه خالی می کردند به عهده بگیرند. بعد از این حادثه هیجان شدیدی بر محافل گوناگون مخالف رژیم مستولی شد. در حالیکه باور کردنی نبود دولت آمریکا به خاطر سیاست حقوق بشر خود، در مورد کشتارجمعه سیاه به شاه چراغ سبز داده باشد.»
ابعاد این جنایت به حدی تکاندهنده بود که مطبوعات جهان واکنش نشان دادند. روزنامههای آمریکایی و اروپایی آن روز را «جمعه سیاه» نامیدند؛ عنوانی که تا امروز در تاریخ مانده است. حتی اندیشمندی چون میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی، که برای مشاهده انقلاب ایران به تهران آمد، در نوشتههای خود تأکید کرد که وارد شهری شده است که چندی پیش شاهد قتلعام مردمی بیگناه بوده است.
درباره شمار قربانیان این روز روایتهای متفاوتی وجود دارد: منابع رسمی رژیم پهلوی آمار را تنها 200 نفر اعلام کردند، در حالی که برخی گزارشها پس از انقلاب ارقامی میان 500 تا 700 نفر را ذکر کردند و شماری از پژوهشگران داخلی و خارجی از چند هزار شهید سخن گفتند. هرچند رقم دقیق همچنان محل بحث است، اما هیچ تردیدی نیست که 17 شهریور ضربهای جبرانناپذیر بر پیکر رژیم پهلوی وارد ساخت.
این جنایت هیچ توجیهی نداشت. خونهای ریختهشده در میدان ژاله، مردم را به این یقین رساند که بقای پهلوی جز با خشونت و سرکوب ممکن نیست و تنها راه، سرنگونی کامل آن است. از سوی دیگر، حمایت آشکار آمریکا از شاه پس از این کشتار، خشم و انزجار عمومی نسبت به سیاستهای واشنگتن را دوچندان کرد. بسیاری از انقلابیون بعدها اعلام کردند که همین پشتیبانی آمریکا از کشتار 17 شهریور، یکی از علل اصلی نفرت مردم از دولتهای غربی و بهویژه آمریکا بود.
حادثه 17 شهریور نقطه عطفی شد که صفوف مردم ایران را متحدتر کرد. پس از آن، تظاهرات سراسری به حرکتهایی میلیونی بدل شد که هیچ نیرویی توان مهار آن را نداشت. رژیم پهلوی که عملاً در برابر اراده ملت ناتوان شده بود، سرانجام در بهمن 1357 سقوط کرد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. بهدرستی میتوان گفت 17 شهریور «میخ تابوت» حکومت پهلوی بود؛ روزی که نشان داد هیچ قدرتی نمیتواند در برابر خشم مردم و عزم آنان برای آزادی و استقلال ایستادگی کند.
انتهای پیام/
https://eghtesadefarsi.com/?p=85237