روایت یک حضور پرشور/ جمعیتی به وسعت عشق گرد آمده بودند | اقتصاد فارسی

روایت یک حضور پرشور/ جمعیتی به وسعت عشق گرد آمده بودند | اقتصاد فارسی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

سرخط اخبار اقتصادی

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.   برابر با : Wednesday, 26 November , 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 233 خبر
روایت یک حضور پرشور/ جمعیتی به وسعت عشق گرد آمده بودند

استانها

به گزارش خبرگزاری تسنیم از زنجان، نرگس رسولی | امروز، مصلای زنجان دیگر تنها یک مکان نبود؛ تبدیل به یک روایت زنده از عشق و ایمان شده بود. آفتاب بر گنبدها می‌تابید، اما نوری که از دل مردم برمی‌خاست، گرم‌تر و روشن‌تر از هر نوری بود. جمعیتی به وسعت عشق گرد آمده بودند؛ جمعیتی که آمده بودند تا بار دیگر فریاد بزنند که «ما ایستاده‌ایم».

صفوف منظم بسیجیان از درهای مصلا تا عمق صحن امتداد داشت. هر گوشه‌اش سرشار از رنگ و نشانه بود؛ چفیه‌هایی که بر دوش افتاده بود؛ سربندهایی به رنگ ایمان. «جانم فدای رهبر»، «یا زهرا»، «لبیک یا خامنه‌ای» — این‌ها فقط کلمات نبودند، پرچم‌های کوچکی بودند بر پیشانی دل‌های بزرگ.

در امتداد صف‌ها، کودکانی با لباس‌های کوچک بسیجی دیده می‌شدند؛ بعضی‌شان پرچم‌های کوچک ایران را در دست گرفته بودند، پرچم‌هایی با نوشته‌های علی ولی‌الله و یا مهدی که با شور کودکانه‌شان در هوا می‌چرخید. پدران و مادرانشان به آن‌ها لبخند می‌زدند؛ شاید در دلشان شکر می‌کردند که این شور ایمان در نسل تازه ریشه دوانده است.

اخبار استان زنجان , سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ,

بر دیواره‌های مصلا، عکس شهدا درخششی خاص داشت. قاب‌ها یکی پس از دیگری، نگاه زنده‌ی جوانانی را نشان می‌داد که خونشان بذر همین آرامش امروز بود. اما میان همه آن قاب‌ها، نگاهم روی چند تصویر تازه مکث کرد؛ عکس‌هایی از شهدای جنگ 12 روزه که با دستانِ جوانانی زنجانی بالا گرفته شده بود. قاب‌ها هنوز نو بود، اما اندوه و خشم در چشم‌های مردم از پیش کهنه شده بود. در سکوت بین شعارها، هر نگاهی به آن تصاویر، فریادی بی‌صدا بود از مظلومیت و در عین حال، وعده‌ای از انتقام.

صدای مجری از بلندگوها پیچید و ناگهان سکوتی کوتاه جای خود را به انفجار شعارها داد. جمعیت یک‌پارچه فریاد کشید:«لبیک یا خامنه‌ای، ای رهبر آزاده آماده‌ایم، آماده!»

اخبار استان زنجان , سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ,

هر «آماده‌ایم» که در فضا طنین می‌انداخت، ضربه‌ای بود بر دلِ هر دشمنی که خیال یأس به سر می‌پروراند. صدای جوانان با صدای مردان مسن و کودکانی که یاد گرفته بودند چگونه هم‌صدا شوند، در هم می‌آمیخت و از قلب زنجان می‌گذشت.

دقایقی بعد فضا از شعار دیگری به لرزه افتاد:«مرگ بر آمریکا… مرگ بر اسرائیل!»

جمعیت می‌خروشید، پرچم‌ها بالا می‌رفت، و زمین مصلا زیر پاها می‌لرزید. درست در ورودی مصلا، پرچم بزرگ اسرائیل روی زمین گسترده بود و مردم هنگام ورود بر آن قدم می‌گذاشتند. هر قدم، نشانه‌ای بود از نفرت عاقلانه‌ای که در دفاع از انسانیت شعله می‌کشید.

میان موج شعارها، حس می‌کردی مصلا به دریا بدل شده است؛ دریایی از چفیه و پرچم، از عرق ایمان و برق چشمان. نوجوانان دهه نودی، همان‌هایی که شاید بسیاری هنوز آن‌ها را کودک می‌پندارند، شگفتی آفریده بودند؛ کف دست‌هایشان را بالا گرفته بودند و با رنگ سرخ نوشته بودند: «لبیک یا خامنه‌ای». روی دست بعضی‌ها هم عکس رهبر انقلاب نقش بسته بود تصویرِ پیوند نسلی که هنوز در راه عشق به ولایت ادامه دارد. کسی از جمع گفت:دهه نودی‌ها آمدند که بگویند هنوز همه پای نظامند و جمعیت با تکبیر او را پاسخ داد.

در گوشه‌ای دیگر پیرمردی بر ویلچر نشسته بود؛ چفیه‌ای بر گردن و نگاهی آرام. شاید روزی او در میدان نبرد، کنار فرماندهان دیروز، برای همین خاک جنگیده بود. حالا آرام و مطمئن نگاه می‌کرد به جوانانی که از نسل تازه برخاسته‌اند و راه را ادامه می‌دهند. کنار او جوانی ایستاده بود که با افتخار تابلویی در دست داشت با نوشته بزرگ و درخشان: «بسیج، لشکر مخلص خداست.» این عبارت که سال‌ها پیش از زبان امام خمینی طنین انداخت، امروز همچنان معنا داشت، معنایی زنده در قلب کسانی که آمده بودند تا بگویند: مسیر هنوز ادامه دارد.

اخبار استان زنجان , سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ,

از هر سمت که نگاه می‌کردی، لبخند و اشک به هم آمیخته بود. بعضی مادران بسیجی با چادرهای مشکی‌شان کنار صفوف ایستاده بودند و زیر لب برای سلامتی رهبر و فرزندان رزمنده‌شان دعا می‌کردند. در دست بعضی‌ها شاخه‌های گل بود، در دست برخی قرآن‌های کوچک. ایمان در هوا جاری بود، نه فقط نوشته بر پلاکاردها، بلکه در هر نگاه و هر لبخند.

صحن مصلا موج می‌زد از رنگ‌ها: پرچم‌های ایران که در باد می‌رقصیدند، شعارهای قرمز و سبز «یا زهرا»، «یا مهدی» و «لبیک یا خامنه‌ای»، و آوای سرودهایی که در بلندگوها پخش می‌شد. راه رفتن میان این جمعیت، مثل عبور از تاریخ بود از روزهای دفاع مقدس تا امروز، از خاکریزهای جنوب تا آسمان زنجان.

و اما شوق جوانان؛ آن برقی که در چشمانشان دیده می‌شد، گواهی بود بر تداوم ایمان. جوانان دیروز در کنار جوانان امروز ایستاده بودند. در یک قاب ماندگار جمع شده بودند؛ هر دو نسل، در یک آرمان شریک.

در پایان اجتماع، وقتی جمعیت به آرامی از درهای مصلا بیرون می‌رفت، صدای زمزمه‌ها هنوز برقرار بود: «لبیک یا خامنه‌ای… جانمان فدای رهبر…» پرچم‌ها آرام آرام پایین می‌آمدند، ولی ایمان کسانی که آمده بودند، رو به اوج بود.

اخبار استان زنجان , سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ,

امروز زنجان نشان داد که هنوز همان روح بزرگ را دارد؛ شهری که در لحظات حیاتی، به قلب تپنده انقلاب تبدیل می‌شود. در چهره مردم می‌شد دید که این اجتماع، فقط بزرگداشت بسیج نبود؛ اعلام حضور نسلی از مؤمنانِ عاشق بود، از مردم عادی که دل در گرو نظام دارند و آماده‌اند هر لحظه اگر ندایی برخیزد، لبیک بگویند.

در امتداد آن فریادها، یک پیام روشن‌تر از همیشه از مصلا برخاست:«ما آماده‌ایم».نه از روی عادت، بلکه از ایمان.نه از سر شور لحظه‌ای، بلکه از باور عمیق به اینکه راه شهدا، همچنان جاری است.

انتهای پیام/

 
✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: 0 میانگین: 0]

  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از بررسی توسط تیم اقتصاد فارسی منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی توهین، افترا و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.