- نویسنده : اقتصاد آنلاین
- ۲۴ خرداد ۱۴۰۴
- کد خبر 56171
- 4 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایلنا، فردین قریشی استاد دانشگاه تهران در یادداشتی، در رابطه با حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان در سحرگاه ۲۳ خردادماه نوشت:
از اتفاق تلخ حمله سحرگاه بیست و سوم خرداد ۱۴۰۴ و شهادت چند نفر از دانشمندان، فرماندهان و هموطنان عزیز که یادشان مانا باد، نکتههای عبرتآموز بسیار میتوان آموخت. ازجمله موارد زیر در خور تامل است:
۱. ترور شخصیتها بهجای نبرد زیرساختی – حمله امروز، صرفاً یک حادثه نیست؛ ادامهی همان الگویی است که در ترور شهیدان سلیمانی، فخریزاده، هنیه، نصرالله و … تجربه شد؛ اما ما درس کافی نگرفتیم. دشمن دریافته است که در برابر ترور، ایران غالباً به واکنشهای محدود، کنترلشده و تبلیغاتی بسنده میکند و حتی چند صباحی بعد بر سر میز مذاکره مینشیند. لذا این بار گشادهدستتر و همزمان به چند هدف حمله کرده است؛ چون مطمئن بوده است که پاسخ ایران همچون دفعات قبل، مهارپذیر است.
از این منظر ترور شخصیتها، در قیاس با حمله به تاسیسات زیرساختی هستهای و غیرهستهای، هم آسانتر است، هم به لحاظ روانی موثرتر و هم از نظر بینالمللی کمهزینهتر. چراکه آسیبپذیری زیرساختها در حوزه هستهای دشوارتر است و در حوزه غیرهستهای خطر مقابله به مثل را به همراه دارد.
بنابراین، دشمن خواسته هم ضربه بزند، هم خود آسیب کمتری بپذیرد و هم اینکه میز مذاکره را بچیند؛ تا از موضع تحقیر و نه توازن امتیاز بگیرد. برای برونرفت از این مخمصه باید قواعد این بازی را به هم ریخت.
۲. اشراف اطلاعاتی دشمن – اسرائیل بار دیگر نشان داد که از محل استقرار شخصیتها، زمانبندی جلسات و رفتوآمدها و حتی سازوکارهای حفاظتی، اطلاعات دقیق دارد. این یعنی نفوذ امنیتی عمیق. چرا باید علیرغم ضربهپذیری چندباره از این زاویه، مرتب قصه تکرار شود. در مسیر تغییر قواعد بازی اولین گام رفع این نقیصه و بازنگری جدی در سازوکارهای امنیتی و کشف و انسداد سازوکارهای نفوذ است.
۳. تغییر سبک پاسخ – برای حفظ بازدارندگی و بقای راهبردی، علاوه بر ممانعت فوری از نفوذ اطلاعاتی و حفاظت فیزیکی پیشرفته، تغییر سبک پاسخ و عبور از واکنشهای تکراری و طراحی ضربهای که بازدارندگی واقعی ایجاد کند، ضرورت داشت. حرکتی هوشمند در سطحی که برای دشمن هزینهای حداقل همسنگ ایجاد کند. اگر ایران در این شرایط، بدون پاسخ واقعی و موثر پای میز مذاکره میرفت، هر مذاکرهای را پیشاپیش باخته بود. ایران در سطح حفاظت از نیروهای کلیدی انسانی خویش هم باید همانند حفاظت از زیرساختهایش، سازوکارهای مصونیتبخش بیشتر و توانایی تلافی و مقابله به مثل خود را توسعه دهد. اگر دشمن بداند که اولا انجام عملیات علیه افراد موثر بسیار دشوار است و هم اینکه در برابر ضربهای که میزند، حتما ضربهای مشابه و یا شدیدتر دریافت خواهد کرد، در تاکتیک خود تجدیدنظر میکند.
۴. بازتعریف بازدارندگی استراتژیک – از آنجایی که دشمن میداند که به خاطر برخورداری از سلاحهای استراتژیک، در ایجاد خطر وجودی متقابل با ایران دست بالاتر را دارد، ابتکار عمل بیشتری را در دست گرفته است. برای ممانعت از اقدام بر مبنای این ذهنیت باید در برنامه هستهای گامی به جلوتر برداشته شود. باید دشمن از تکرار چنین ضرباتی بترسد؛ نه آنکه به کارآمدی آن امیدوار شود.
در مجموع ایران امروز در نقطه عطفی ایستاده بود؛ یا باید همان مسیر پاسخهای محدود را ادامه میداد، یا الگویی تازه برای بازدارندگی طراحی میکرد. پاسخ ایران، تعیینکننده معادلات فردا بود اگر این معادله تغییر نمیکرد، ترورهای آینده گستردهتر و بیپرواتر میشد.
https://eghtesadefarsi.com/?p=56171