خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست- هادی رضایی: در آستانه سالگرد شهادت سردار شهید حسن طهرانی مقدم، که هر ساله در آبانماه یادآور حماسهای از ایثار و نوآوری در عرصه دفاع مقدس و امنیت ملی ایران است، نگاهی میاندازم به زندگی پربار این قهرمان ناشناخته. او که به حق “پدر موشکی ایران” لقب گرفته، نمادی از اراده آهنین یک ملت در برابر تهدیدات خارجی بود. از کوچهپسکوچههای تهران قدیم تا پادگانهای سری موشکی، داستان زندگیاش پر است از لحظاتی که مرز بین زندگی شخصی و تعهد ملی را محو کرده است. این گزارش، بر اساس اسناد تاریخی و روایتهای معتبر، سعی دارد تصویری زنده و جذاب از مسیر پرپیچوخم او ترسیم کند.
کودکی در دل تهران، ریشههای یک مبارز
حسن طهرانی مقدم در ۶ آبان ۱۳۳۸، در محله سرچشمه تهران، یکی از قدیمیترین و مذهبیترین نقاط پایتخت، چشم به جهان گشود. پدرش، محمود طهرانی مقدم، خیاطی زبردست بود که با دستان هنرمندش نه تنها لباس میدوخت، بلکه خانوادهای پربار و مذهبی را نیز پرورش داد. حسن، چهارمین فرزند از شش برادر و خواهر، دوران کودکیاش را در محلههای سرچشمه، شکوفه و بهارستان گذراند – جایی که صدای اذان مساجد و هیاهوی بازار، بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره بود. خانوادهای که در آن، ارزشهای اسلامی و عشق به اهل بیت (ع) ریشه دوانده بود، حسن را از همان کودکی با مفاهیم جهاد و مقاومت آشنا کرد. او که در مدرسه علوی تحصیل میکرد، نه تنها دانشآموز باهوشی بود، بلکه در فعالیتهای مذهبی و ورزشی نیز پیشتاز. برادرش میگوید: “حسن از کودکی عاشق ساختن چیزهای نو بود؛ از کاردستیهای ساده تا ایدههای بزرگتر.” این روحیه نوآورانه، بعدها در عرصه موشکی شکوفا شد.
نوجوانی پرتلاطم: از تظاهرات خیابانی تا پیروزی انقلاب
دوران نوجوانی حسن مصادف با اوجگیری مبارزات علیه رژیم پهلوی بود. او که در سالهای پایانی دبیرستان در رشته صنایع (مکانیک) تحصیل میکرد، به سرعت جذب جریانهای انقلابی شد. در سال ۱۳۵۶، پس از فوت مشکوک سید مصطفی خمینی، حسن فعالانه در تظاهرات شرکت کرد و حتی در پخش اعلامیههای امام خمینی (ره) نقش داشت. او که در مسجد هدایت و هیئتهای مذهبی فعال بود، بارها با ساواک درگیر شد و حتی یک بار دستگیر گردید. اما این سختیها، ارادهاش را قویتر کرد. پس از پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷، حسن که تنها ۱۹ سال داشت، به کمیته انقلاب اسلامی محله سرچشمه پیوست و در تأمین امنیت محلات نقش ایفا کرد. این دوران، پلی بود به ورود رسمیاش به سپاه پاسداران در سال ۱۳۵۹، جایی که استعداد نظامیاش شکوفا شد.

دوران جنگ تحمیلی: تولد یک فرمانده توپخانه و موشکی
با آغاز جنگ ایران و عراق در شهریور ۱۳۵۹، حسن طهرانی مقدم به جبهههای جنوب شتافت. ابتدا به عنوان مسئول اطلاعات عملیات سپاه سوسنگرد فعالیت کرد، اما استعدادش در امور فنی او را به سمت توپخانه کشاند. در سال ۱۳۶۰، او بنیانگذار توپخانه سپاه شد و با استفاده از غنایم جنگی، یگانی قدرتمند ساخت که نقش کلیدی در عملیاتهایی مانند فتحالمبین و بیتالمقدس داشت. اما نقطه عطف، زمانی بود که ایران نیاز به مقابله با موشکباران شهرها توسط عراق داشت. حسن، با پیشنهاد تأسیس یگان موشکی، در مهر ۱۳۶۳ فرمانده این یگان شد. او که مدرک کارشناسی ارشد مدیریت از دانشگاه تهران داشت، حالا باید دانش فنی را با استراتژی نظامی ترکیب میکرد.

آموزش در سوریه: پلی به سوی خودکفایی موشکی
در سال ۱۳۶۴، حسن طهرانی مقدم به همراه تیمی از متخصصان سپاه، برای آموزش موشکهای اسکاد به سوریه اعزام شد. این دوره آموزشی، که تحت نظارت کارشناسان سوری و روسی انجام شد، کلیدی برای ورود ایران به عرصه موشکی بود. حسن نه تنها دانش فنی را فرا گرفت، بلکه ایدههای نوآورانهای برای بومیسازی این فناوری آورد. برادرش نقل میکند: “حسن در سوریه میگفت: ما نباید وابسته باشیم؛ باید خودمان موشک بسازیم.” این آموزش، پایهای شد برای اولین شلیک موشکهای ایرانی علیه بغداد در سال ۱۳۶۷، که تعادل جنگ را تغییر داد و به “جنگ شهرها” پایان داد.
پس از دفاع مقدس: معمار قدرت موشکی ایران
پس از پایان جنگ در سال ۱۳۶۷، حسن طهرانی مقدم به ریاست سازمان جهاد خودکفایی سپاه منصوب شد. این دوره، اوج نوآوریهای او بود. او که ۲۵ سال از عمرش را وقف موشکسازی کرد، پروژههای عظیمی مانند ساخت موشکهای شهاب -۱، شهاب -۲، شهاب -۳، قدر، سجیل و ذوالفقار را رهبری کرد. هدفش، ایجاد بازدارندگی در برابر تهدیدات اسرائیل و آمریکا بود. او میگفت: “تا شلیک به حیفا و تلآویو پیش میرویم.” تحت رهبریاش، ایران از واردکننده موشک به یکی از قدرتهای موشکی جهان تبدیل شد. فعالیتهایش چنان محرمانه بود که حتی خانوادهاش از جزئیات بیخبر بودند، اما نتایجش، امنیت ملی را تضمین کرد.
چگونه حسن طهرانی مقدم با موشکهای ایران، افق تهدید را بازنویسی کرد
از دوران جنگ تحمیلی تا تبدیل شدن به «پدر موشکهای ایران»، حسن طهرانی مقدم مسیر امنیت ملی را با مهندسی، اراده و نوآوری ترسیم کرد. رهبری او در پروژههایی چون شهاب ‑۳، قادر ‑۱۱۰ و سجیل نه تنها برد فنی ایران را گسترش داد بلکه استراتژی بازدارندگی کشور را نیز داغ کرد. امروز خودکفایی موشکی ایران، میراث اوست.

نقش منشأگذار برنامه موشکی ایران در توسعه موشکهای برد بلند
۱. آغاز و بومیسازی فناوری موشکی
پس از نیاز شدید ایران به ابزار پاسخ در سالهای ابتدایی جنگ، طهرانی مقدم توانست با استفاده از فناوری موشکهای اسکاد (Scud) اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای ثالث، مسیر خودکفایی را آغاز کند.
او ابتدا پروژههایی چون محلیسازی موشکهای کوتاهبرد را هدایت کرد و سپس گامبهگام به سمت سیستمهای برد متوسط رفت.
۲. توسعه موشکهای برد متوسط و بلند
تحت هدایت او، ایران توانست موشکی چون شهاب -۳ را با برد حدود ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلومتر طراحی کند.
همچنین، در دوره بعد، موشک سجیل که دارای سوخت جامد بود و قابلیت پرتاب سریعتر داشت، توسعه یافت و انقلاب فنی در قدرت موشکی ایران رقم خورد.

این تحولات نشان دادند که طهرانی مقدم نه صرفاً مدیر پروژه بلکه مهندس ارشد و طراح راهبردی بوده است.
۳. تاثیر راهبردی بر بازدارندگی و معادلات منطقهای
با ورود موشکهای برد متوسط و بلند به زرادخانه ایران، معادله امنیتی در منطقه دگرگون شد: کشورهایی که تا پیش از آن ایران را عمدتاً به عنوان هدف تصور میکردند، اکنون باید ایران را بهعنوان بازیگری دارای قابلیت حمله بلندبرد هم ببینند.
از سوی دیگر، خودکفایی در موشکهای جامد (solid fuel) – که از ویژگیهای موشک سجیل بود – به ایران امکان پرتاب سریع و واکنش لحظهای را داد.
۴. پروژههای شاخص و فناوری کلیدی
چند نمونه شاخص از پروژههایی که در زمان حیات وی ذرونمایی شد:
* شهاب -۳: برد حدود ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلومتر.
* سجیل: موشک جامد با برد تا حدود ۲۰۰۰ کیلومتر.
* قادر -۱۱۰: از مشتقات شهاب و توسعهیافتهتر، با هدف افزایش دقت و برد.
* هرمز -۱ (ضد رادار / ضد کشتی): طراحی شده با هدایت خاص، از پروژههای تکمیلی که به او نسبت داده میشوند.

۵. ملاحظات و چالشها
اگرچه این پروژهها منجر به قدرت موشکی شدند، اما با چالشهایی نیز همراه بودند: تحریمها، نیاز به دانش فنی بالا، و حادثه انفجار سال ۲۰۱۱ که منجر به شهادت او شد. ([Every CRS Report][8])
با این حال، مسیر پس از او ادامه یافت و بسیاری از فناوریها وارد مرحله عملیاتی شدند.

شهادت در انفجار ملارد: پایان یک عصر، آغاز یک میراث
در ۲۱ آبان ۱۳۹۰، طی انفجاری در پادگان موشکی ملارد (بیدگنه)، حسن طهرانی مقدم به همراه ۱۶ تن از همرزمانش به شهادت رسید. این حادثه، که رسماً “انفجار فنی” اعلام شد، پایان زندگی زمینی او بود، اما میراثش همچنان پابرجاست. او که همیشه آرزوی شهادت داشت، در وصیتنامهاش نوشت: “بر مزارم بنویسید: اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند.” امروز، برنامه موشکی ایران، که کابوس دشمنان است، مدیون vision و تلاشهای خستگیناپذیر اوست.
شهید طهرانی مقدم، نه تنها یک نظامی، بلکه یک مبتکر، مبارز و عارف بود که زندگیاش را وقف امنیت ایران کرد. در سالگرد شهادتش، یادش گرامی باد و راهش پررهرو. این داستان، یادآوری است که قهرمانان واقعی، اغلب در سایه عمل میکنند تا نور امنیت بر ملت بتابد.

نتیجهگیری
حسن طهرانی مقدم نه صرفاً مهندس موشک، بلکه طراح راهبردی بود که با دیدگاهی بلندمدت، نظام دفاعی ایران را در حوزه موشکی متحول کرد. امروز، بازدارندگی ایران در منطقه، همان شاخههایی است که او کاشت و آبیاری کرد.

