- نویسنده : اقتصاد آنلاین
- ۰۴ خرداد ۱۴۰۴
- کد خبر 48793
- 3 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت

اقتصاد آنلاین – فاطمه نبوی: در هفتههای اخیر برخی مقامات رسمی ایران از آمادگی برای جذب سرمایهگذاری خارجی، حتی از سوی شرکتهای غربی سخن گفتهاند. در این میان، یک پرسش کلیدی در محافل اقتصادی و رسانهای مطرح شده: آیا در صورت کاهش تنش میان تهران و واشنگتن، میتوان به تشکیل اتاق مشترک بازرگانی میان ایران و آمریکا فکر کرد؟
پرسشی که شاید در گذشته بیشتر شبیه شوخی بود، اما اکنون، با تغییر نسبی لحنها در دو سوی اقیانوس، رنگی از واقعیت به خود گرفته است. برای بسیاری، این ایده شبیه رؤیاست. اما هرچه فضا برای مذاکره دوباره گرم میشود، هرچه نشانههایی از احتمال توافق محدود یا کاهش تنش به گوش میرسد، این رؤیا کمی واقعیتر به نظر میرسد. از یک سو، ایران به دنبال جذب سرمایهگذار خارجی است و بارها از «فرصتهای طلایی اقتصاد ایران» گفته میشود. از سوی دیگر، آمریکا اگرچه همچنان سیاست فشار حداکثری را رسماً ترک نکرده، اما نشانههایی از بازنگری در استراتژی خود نشان داده است. در این شرایط، بخش خصوصی میپرسد: آیا نمیتوان، حتی در دل همین تحریمها، سازوکاری اندیشید که دو سوی تجارت – و نه سیاست – را به هم متصل کند؟
شاید پاسخ در تجربههای گذشته باشد. شاید در ارزیابی هزینهها و منافع. شاید هم در صدای کسانی که سالهاست در بازار بینالمللی تجارت کردهاند و میدانند اگر اتاقی باز شود، چه راههایی گشوده خواهد شد.
در ادامه با یکی از اعضای هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران درباره امکانسنجی راهاندازی اتاق مشترک ایران و آمریکا گفتوگو کردهایم؛ گفتوگویی که فراتر از رؤیا، واقعیتهای فنی، سیاسی و اقتصادی این مسیر را بررسی میکند.
مهراد عباد، عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، درباره امکان تشکیل اتاق مشترک ایران و آمریکا دیدگاه صریحی دارد. او میگوید: «اتاقهای مشترک بازرگانی سالهاست که به واسطه تحریمها عملاً کارایی خودشان را از دست دادهاند… اتاق ایران و آمریکا هم چندین بار بحثش پیش آمده، بعضی وقتها حتی گفتهاند که در آمریکا یا ایران راهاندازی شده، اما هیچوقت بعد از انقلاب، این اتاق مثل سایر اتاقها فعال نشده.»
از نظر عباد، اگرچه تقاضا از سوی بخش خصوصی برای چنین تعاملی وجود دارد، اما موانع جدی در هر دو کشور اجازه نمیدهد این اتاق بهصورت رسمی شکل بگیرد: «برای تأسیس چنین اتاقی، باید بهطور همزمان در دو کشور راهاندازی شود. مجوز هم در ایران باید از اتاق بازرگانی گرفته شود، ولی مشخص است که مسائل امنیتی مانع میشوند.»
فرصتی برای نوسازی اقتصاد ایران؟
اما اگر همهچیز خوب پیش برود و مذاکرات نتیجهبخش باشد، تشکیل چنین نهادی میتواند نقطه عطفی در روابط اقتصادی ایران و آمریکا باشد. عباد تأکید میکند که «همین الان هم که در اوج تحریمها هستیم، تبادلاتی در زمینه دارو، مواد غذایی، فرش و پسته در جریان است. اگر اتاق مشترک شکل بگیرد، میتواند مشکلات بازرگانان را در این زمینهها حلوفصل کند.»
از نظر او، اقتصاد ایران تشنه تکنولوژی، سرمایه و نوسازی است: «صنایع ما رنجور و فرتوت شدهاند و به فناوریهای جدید نیاز دارند. آمریکا در برخی صنایع مثل دارو، نفت، گاز و تجهیزات آزمایشگاهی از پیشتازان دنیاست، و این فناوریها میتوانند به بازسازی صنعتی ما کمک کنند.»
رقابتپذیری یا انحصار؟
با این حال، موانع داخلی نیز کم نیست. عباد با اشاره به ساختار اقتصاد بستهی ایران میگوید: «برخی به دلیل منافع یا رانتهایی که دارند، ترجیح میدهند همین وضعیت انحصاری ادامه پیدا کند. مثلاً خودروهای چینی اکنون بدون رقیب در بازار ایران حضور دارند. اما اگر رقبای اروپایی و آمریکایی بیایند، این انحصار شکسته میشود.»
او در پایان تأکید میکند که اگر توافقی صورت بگیرد، بخش خصوصی باید بلافاصله وارد تعامل با همتایان آمریکایی شود: «این ارتباط میتواند پایهای برای شکلگیری رسمی اتاق مشترک باشد و تجارت را تسهیل کند. البته هنوز نشانهای از نیت جدی برای این کار نمیبینیم، اما اگر رخ دهد، فرصت بزرگی پیش روی اقتصاد ایران قرار میگیرد.»
رویایی دور، اما در دسترس
شاید هنوز تشکیل اتاق مشترک ایران و آمریکا بیشتر شبیه یک رؤیای دور باشد تا واقعیتی نزدیک، اما تاریخ بارها نشان داده که هیچ مسیر بستهای ابدی نیست. آنچه امروز ناممکن به نظر میرسد، شاید فردا به سادگی یک امضا بر کاغذی سفید ممکن شود.
سیاست ممکن است درها را ببندد، اما اقتصاد همیشه به دنبال راهی برای باز کردن پنجرهای تازه است؛ پنجرهای به سوی سرمایه، دانش، فناوری و رشد.
در دنیایی که کشورها برای جذب سرمایه و ارتقاء جایگاه اقتصادی رقابت میکنند، ایران نمیتواند برای همیشه در حصار تحریمها و انزوا باقی بماند. گفتوگوهای امروز، حتی اگر پشت درهای بسته و غیررسمی باشد، میتواند زمینهساز سازوکاری تازه شود که از دل آن، فرصتی تاریخی برای بخش خصوصی ایران بیرون بیاید.
تشکیل یک اتاق مشترک با آمریکا، تنها یک نهاد رسمی نیست؛ بلکه نشانهای است از عبور از انفعال، از دل سیاست، به متن اقتصاد. نشانهای از اینکه بخش خصوصی میخواهد و میتواند فراتر از محدودیتها فکر کند.
شاید روزی نه چندان دور، وقتی دیپلماسی مسیر خودش را پیدا کرد، بازرگانان ایرانی و آمریکایی در یک اتاق، روبهروی هم بنشینند؛ نه با ترس از تحریم، بلکه با امید به شراکت. اتاقی که سالها در انتظار مانده، شاید همان کلیدی باشد که درِ آیندهای متفاوت را به روی اقتصاد ایران باز میکند.
https://eghtesadefarsi.com/?p=48793